از زمان آغاز حمله ارتش روسیه به اوکراین، روسیه تلاش کرده است که بهموازات تهاجم نظامی به این کشور از حملات گسترده سایبری برای ایجاد اختلال در زیرساخت های اقتصادی، صنعتی و دفاعی اوکراین استفاده کند. البته دامنه این حملات سایبری محدود به اوکراین نمانده است. چرا که با حمایت گسترده کشورهای غربی از اوکراین در جنگ علیه روسیه، کشور روسیه خود را رویاروی یک طیف گسترده از کشورهای قدرتمند غربی می بیند که نه تنها با حمایت از اوکراین در عرصه های اقتصادی و نظامی، بلکه با ایجاد محدودیت های گسترده برای اقتصاد روسیه باعث متحول شدن عرصه منازعه ژئوپلیتیک اوکراین و روسیه شده اند. در نتیجه روسیه تلاش می کند تا با استفاده از وابستگی گسترده کشورهای غربی به فضای مجازی عرصه منازعات را از فضای حقیقی به فضای سایبر گسترش دهد. بهاینترتیب می توان گفت که جنگ اوکراین ثابت کرده است که منازعه های جدید از یک ماهیت ترکیبی برخوردار هستند که بهصورت همزمان ژئوپلیتیک و ژئوپلیتیک سایبر اهمیت بسزایی پیدا می کنند.
این موضوع باعث شده است که مفهوم ریسک های ژئوپلیتیک فضای سایبر اهمیت بالایی پیدا کند. بهخصوص آن که در دوران منازعه امنیت سایبری می تواند به کشورهای طرف منازعه کمک کند تا با استفاده از امکاناتی که فضای مجازی در اختیار آن ها قرار می دهد به شیوه مؤثرتری به سازماندهی ساختارها و سازمان های دفاعی و امنیتی خویش بپردازند. به همین ترتیب حملات سایبری نیز دارای اهمیت می گردد، چرا که با استفاده از فضای سایبر می توان با تأثیرگذاری بر شریان های حیاتی اقتصادی، سیاسی، امنیتی و رفاهی طرف های دیگر منازعه هزینه های رقابت و منازعات ژئوپلیتیک را برای آنان به نحوی افزایش داد که ادامه منازعه برای آن ها به یک ریسک بزرگ ژئوپلیتیک تبدیل شود. این موارد باعث گردیده است که امنیت سایبری به یک موضوع حیاتی در دوره جدید تبدیل شود که برتری ژئوپلیتیک و امنیت سایبری را نهتنها به یکدیگر مرتبط می سازد، بلکه می تواند متضمن کاهش ریسک های ژئوپلیتیک جدید نیز باشد.
تحلیل اقدامات ژئوپلیتیک روسیه در فضای مجازی نشاندهنده آن است که از زمان آغاز حمله نظامی روسیه به کشور اوکراین، کشور اوکراین شاهد حملات سایبری گسترده ای در حوزه های زیر بوده است:
(1) مختل سازی خدمات در فضای سایبر؛
(2) گسترش فعالیت های ناشی از حملات کرم های رایانه ای،
(3) حملات باهدف سرقت اطلاعات که از آن ها با عنوان فیشینگ یاد می شود؛
(4) حملات سایبری باهدف انتشار و گسترش اطلاعات غلط یا میس اینفورمیشن؛
(5) حملات علیه سیستم های مرتبط با زیرساخت های فیزیکی.
هرکدام از این حوزه های حملات سایبری بخشی از فعالیت و عملکرد یک جامعه و اقتصاد را هدف قرار می دهد. همزمانی و گستردگی این حملات سایبری از سوی روسیه علیه اوکراین نشاندهنده آن است که این کشور قصد دارد از ژئوپلیتیک فضای سایبر بهموازات فضای حقیقی بهره برداری نماید تا بهاینترتیب بتواند طرف مقابل را بهزانو در بیاورد. بهاینترتیب می توان گفت که همزمانی حملاتی ترکیبی در فضای سایبر را می توان یکی از ریسکهای ژئوپلیتیک سایبر در دوران کنونی دانست که در صورت موفقیت می توانند باعث اختلال گسترده در عملکرد یک نظام های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، صنعتی و امنیتی کشور هدف شوند.
در اینجا باید توجه داشت که ژئوپلیتیک فضای سایبر فاقد هرگونه مرز جغرافیایی است. همین موضوع باعث می گردد که دامنه منازعات، رقابت ها و درگیری ها در فضای مجازی بسیار گسترده باشد. چنانچه از زمان آغاز جنگ اوکراین تا کنون حداقل سه شرکت بزرگ عمده نفتی آلمان نقش اساسی در تأمین انرژی این کشور دارند مورد حملات شدید سایبری قرار گرفته اند که می تواند بهاحتمالقریببهیقین به موضوع آلمان در حمایت از اوکراین مرتبط باشد. افزون بر این، در منازعات فضای سایبر خلاف فضای حقیقی این فرصت برای طرف های خارج از درگیری به وجود میآید تا از شرایط به وجود آمده در راستای منافع خود بهره برداری نمایند و از منازعات سایبری برای دستیابی به اهداف معین خود سود جویند. چنانچه کشور چین از زمان آغاز جنگ اوکراین تلاش کرده است تا با بهره برداری از فرصت به وجود آمده از مداخلات سایبری برای تأمین اهداف دیگری در زمینه صنعت و همچنین نفوذ به زیرساخت های غربی و حتی تایوان استفاده کند. این امر نشاندهنده آن است که یکی دیگر از ویژگی های ریسک های ژئوپلیتیک سایبر به سیالیت و بدون مرز بودن منازعات در این حوزه مرتبط است. نمونه دیگر این سیالیت را می توان در رویکرد گروه آنونیموس مشاهده کرد که از ماهیت بدون مرز فضای مجازی استفاده کرده است تا طراحی حملات ساییری بر علیه حامیان روسیه در فضای مجازی دامنه اقدامات ژئوپلیتیک روسیه را در فضای مجازی محدود نماید.
تأثیرات جنگ در عرصه سایبر میتواند بسیار متفاوت باشد. این تأثیرات می تواند از سطح خرد و در مقیاس شخصی آغاز شود و به مقیاس کلان در حد امنیت ملی یا حتی فراتر گسترش پیدا کند. بهعنوانمثال مختل کردن سیستم های خدماترسانی فردی باعث ایجاد نارضایتی در پشت خطوط دشمن میگردد، درحالیکه خارجکردن نیروگاه های طرف منازعه می تواند با تأثیرگذاری بر شبکه توزیع انرژی در سطح گسترده تری به ایجاد اختلال در تولید، بهداشت، درمان و… تبدیل گردد و بهاینترتیب شاکله های نظام اجتماعی طرف مقابل را در معرض ناامنی فزاینده قرار دهد؛ بنابراین باید گفت که سومین ریسک عمده ژئوپلیتیکی که در نتیجه منازعات ژئوپلیتیک در فضای سایبر به وجود می آید موضوع خطر از هم گسیختن ساختارهای حاکم است که در چند دهه اخیر بهصورت فزاینده ای بر کارکرد فضای مجازی استوار شده اند. این ساختارها ممکن است نظام مالی یا اقتصادی، نظام صنعتی، نظام خدماتی و رفاهی یا نظام امنیتی یک کشور باشند و همین موضوع به نوبه خود باعث پیچیده تر شدن ماهیت ریسک های ژئوپلیتیک فضای سایبر برای کشورهای مختلف می گردد.
نکته دیگری که باید در ژئوپلیتیک فضای سایبر به آن توجه داشت این نکته است که بازیگران فعال در فضای مجازی می توانند ملی یا غیر ملی یا مشخص یا نامشخص باشند. این موضوع همزمان باعث سیالیت منازعات و تأثیرات و همچنین ماهیت تنش ها در فضای سایبر می گردد. در این فرایند هرکدام از این بازیگران منافع متفاوتی را دنبال می کنند که هرکدام ریسک های ژئوپلیتیک مختص به خود را دارد یا می تواند فرصت های متفاوتی را ایجاد کند؛ بنابراین در اینجا باید توجه داشت که ماهیت ریسک و فرصت ژئوپلیتیک فضای سایبر برای یک بازیگر ملی کاملاً متفاوت از یک بازیگر ملی است. به همین ترتیب بازیگران مشخص نیز منافع و اهداف متفاوتی را در قیاس با بازیگران گمنام دنبال می کنند. این موارد باعث می گردد که رویکردهای ژئوپلیتیک در فضای سایبر و امنیت سایبری کاملاً متفاوت باشد. چرا که بسته به نوع بازیگر یا نوع رقیب ژئوپلیتیک در فضای سایبر ماهیت ریسک و امنیت سایبری تغییر خواهد کرد.
نکته دیگر به تعریف منافع و اهداف ژئوپلیتیک در فضای سایبر مربوط است. آنچه که از نظر یک بازیگر ممکن است بهعنوان منافع و اهداف در فضای سایبر در نظر گرفته شود احتمالاً از سوی برخی یا دیگر بازیگران بهعنوان یک اقدام مخاطره آمیز نگریسته می شود. همین موضوع باعث می گردد که وحدت نظر و رویه بین المللی در زمینه ریسک های ژئوپلیتیک فضای سایبر وجود نداشته باشد و در نهایت این مسئله خود به یکی از موانع اصلی در تنظیم هنجارهای فراگیر بینالمللی در فضای سایبر شده است. عدم تعریف و پذیرش هنجارهای فراگیر بین المللی باعث گردیده است که در فضای سایبر ماهیت تهدیدات، ادراکات، فرصت ها و نوع نگرش به امنیت سایبری در میان بازیگران متفاوت باشد که همین امر خود در نهایت به یکی از عوامل موجد ریسک های ژئوپلیتیک در فضای سایبر مبدل می گردد که تأثیر بسزایی در امنیت و منافع سایبری کشورهای مختلف جهان به همراه دارد.
بهصورت خلاصه باید گفت که ریسک های ژئوپلیتیک، فرصت ها و امنیت در فضای سایبر از یک ماهیت سیال، پیچیده و تقریباً غیر فراگیر در میان بازیگران مختلف برخوردار است که باعث گردیده است دامنه تأثیرات و رقابت های در ژئوپلیتیک فضای سایبر بسیار پیچیده تر از ژئوپلیتیک در فضای حقیقی باشد. این امر بهصورت ویژه می تواند ناشی از این حقیقت باشد که در فضای سایبر نمی توان هیچگونه حد و مرزی را مشخص کرد و همین امر به نوبه خود آزادی عمل بیشتر و مسئولیت پذیری کمتری را برای بازیگران ژئوپلیتیک مختلفی که در فضای سایبر فعال هستند به همراه داشته است که تأثیرات آن را می توان در منازعات خاموشی مشاهده کرد که در سال های اخیر در فضای سایبر میان کشورهای مختلف در جریان بوده است. مورد حملات سایبری گسترده روسیه پس از آغاز جنگ اوکراین نشاندهنده این ویژگی ها و همچنین اهمیت ژئوپلیتیک فضای سایبر است و این ضرورت را به وجود می آورد تا در آینده بهصورت فعالانه تری به منازعات و ریسک های ژئوپلیتیک فضای سایبر پرداخت.