یکی از موضوعاتی که بهصورت پیوسته بهعنوان نگرانی کشورهای غربی در نظر گرفته شده است، موضوع وابستگی این کشورها به انرژیهای فسیلی است که عمدتاً از روسیه و سایر کشورهای درحالتوسعه تأمین میشود. ریسکهای ژئوپلیتیکی که میتواند زمینهساز کاهش دسترسی به منابع انرژی شود، پیشبینیناپذیری دقیق قیمت جهانی انرژی، ضایعات زیستمحیطی ناشی از تولید و فراوری سوختهای فسیلی، آلودگیهای زیستمحیطی و همچنین نگرانیهای فزاینده در زمینه تغییرات اقلیمی کشورهای غربی بزرگی نظیر جمهوری فدرال آلمان را بر آن داشته است که به طراحی و اتخاذ راهبردهایی بپردازند که در بلندمدت از میزان وابستگی آنها به سوختهای فسیلی و منابع انرژی امکانپذیری که وابسته به واردات هستند، بکاهند. هرچند این نگرانیها در میان عمده کشورهای غربی مشابه است، اما شواهد و واقعیتهای ژئوپلیتیک انرژی گویای آن است که انتخابهای این کشورها در مواجه با بحرانهای ناشی از ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی به دلیل جغرافیایی، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، موقعیّت جغرافیایی، ظرفیتهای محیطی و منابع زیستی متفاوت است. بهعنوانمثال، درحالیکه ایالات متحده آمریکا از منابع غنی نفت و گاز طبیعی در درون سرزمینهای خود برخوردار است و در میان کشورهای توسعهیافته جهان کمترین فاصله جغرافیایی را با کشور ونزوئلا دارد که رتبه نخست ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد، کشورهای اروپایی نظیر آلمان از موقعیت متفاوتی برخوردار هستند. همین موضوع باعث شده است که سرانه مصرف انرژی در کشورهای اروپایی تقریباً نصف سرانه مصرف انرژی در ایالات متحده آمریکا باشد. چرا که بر خلاف ایالات متحده آمریکا، در عمده کشورهای اروپایی ذخایر نفت خام و گاز طبیعی کمتری وجود دارد و تقریباً به جز کشور نروژ سایر کشورهای اروپایی برای تأمین انرژی موردنیاز خود به واردات آن از خاورمیانه، آفریقا و روسیه وابسته هستند. همین موضوع سبب شده است که در کشورهایی نظیر جمهوری فدرال آلمان راهبردهای متفاوتی برای رویارویی با ریسکهای ژئوپلیتیک حوزه انرژی موردتوجه قرار گیرد. نخستین راهبردی که موردتوجه جمهوری فدرال آلمان قرار گرفته است، راهبرد صرفهجویی در مصرف انرژی است. این راهبرد بهعنوان ارزانترین و تأثیرگذارترین شیوه برای ایجاد امنیت انرژی در نظر گرفته شده است. برآوردها نشان میدهد که حدود 48 درصد انرژی فسیلی جهان صرف حملونقل میگردد و سایر سهم باقیمانده برای مصارف خانگی، صنعتی و تولیدی به کار گرفته میشود. همین موضوع متخصصان آلمانی را به این نتیجه رسانده است که بهترین مکان برای صرفهجویی انرژی و کاهش هزینههای ریسکهای ژئوپلیتیک فضاهای جغرافیای ساخته است که در همه کشورهای غربی توسعهیافته است و مسئول مصرف حدود نیمی از انرژی فسیلی در غرب و انتشار بیش از 50 درصد گازهای گلخانهای است. برآوردها نشان داده است که بخش مهمی از انرژی فسیلی استفاده شده در غرب بهواسطه ناکارآمدی زیر ساختهای ساختهشده هدر میرود و همین مسئله کشور آلمان را بر آن داشته است که با اجرای قوانین سختگیرانه در این حوزه از میزان مصرف انرژی و هزینههای اقتصادی و امنیتی وابسته به آن بکاهد. با تمرکز بر روی این استراتژی، کشور آلمان در کنار سایر کشورهای اروپایی توانسته است در یک دوره ۳۰ساله با مدیریت استانداردهای مصرف سوخت سطح مصرف انرژی و هدررفت آن را بهگونهای کنترل نماید که منجر به یک کاهش چشمگیر 20 درصدی در زمینه انتشار گاز دیاکسیدکربن شده است. این استراتژی در کنار راهبرد گرایش به سمت منابع انرژی تجدیدپذیر توانسته است زمینه این موفقیت بزرگ را برای اقتصاد انرژی و استانداردهای زیستمحیطی آلمان فراهم کند. جمهوری فدرال آلمان به سبب نگرانیهایی که در زمینه مخاطرات امنیتی و زیستمحیطی ناشی از واردات و مصرف انرژی فسیلی دارد در دو دهه گذشته برنامههای بلندپروازانه بزرگی را برای کاهش وابستگی به منابع آلاینده انرژی موردتوجه قرار داده است. هرچند به سبب بحران پاندمی کرونا و تأثیرات اقتصادی و ژئواکونومیک آن کشور آلمان نتوانست کامل هدف 30 درصدی کاهش مصرف انرژی را در پایان سال 2020 میلادی محقق کند، اما برآوردهای موجود نشان از آن دارد که در مجموعه این هدف بهصورت نسبی برآورده شده است و این کشور توانسته است بخش مهمی از وابستگی خود به انرژیهای فسیلی را کاهش بدهد و مهمتر آنکه به میزان قابلتوجهی از انتشار گازهای گلخانهای و تخریب محیطزیست بکاهد. در راستای این هدف حرکت آلمان به بهرهبرداری گسترده از منابع انرژی زیستی، بادی و خورشیدی باعث شده است که سهم انرژیهای تجدیدپذیر در اقتصاد انرژی آلمان به بیش از 16 درصد برسد که در مقایسه با سایر کشورهای توسعهیافته یک رشد چشمگیر میتواند باشد. راهبردهای صرفهجویی انرژی جمهوری فدرال آلمان بر روی سه ستون متفاوت استوار شده است:
- ایجاد یک چارچوب قانونی مشخص و مقررات سختگیرانه برای اجرا در سطح ملی باعث شده است که سطح بهرهوری منابع انرژی در فضاهای انسانساخت این کشور اروپایی به میزان قابلتوجهی بهبود یابد و همزمان میزان گرایش شهروندان و شرکتهای خصوصی برای استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر برای تولید برق افزایش یابد؛
- مشوقهای مالی قدرتمند به مصرفکنندگان انرژی که از طریق پرداخت یارانه و وام برای کاهش مصرف انرژی ارائه میشود کمک کرده است تا در محیطهای ساخته شده بهصورت گستردهای استانداردهای انرژی و زیستمحیطی رعایت گردد. این منابع مالی از طریق سرمایهگذاریهای عمومی بانکهای آلمانی توسط دولت آلمان مورد پشتیبانی قرار میگیرد، تضمین شده است؛ و
- ایجاد اتکای قابلقبول بر روی استفاده از اطلاعات، بهبود استانداردها، تغییر رفتارهای مؤثر در مصرف انرژی که با همکاری نهادهای دولتی محلی و مشارکت شهروندان ممکن شده است باعث گردیده است که استانداردهای مصرف انرژی در کشور آلمان بهصورت مؤثری بهبود یابد. نتیجه عملکرد این استانداردها را میتوان در کارکرد تاییدهای مصرف انرژی مشاهده کرد که از سوی نهادهای دولتی آلمان در زمینه کارایی زیستمحیطی و مصرف انرژی برای امکان مختلف مسکونی و غیرمسکونی در آلمان صادر میشود.
مجموعه این راهبردهای که باهدف کاهش مخاطرات وابستگی به انرژیهای فسیلی در آلمان صورتگرفته است نهتنها باعث کاهش مصرف انرژی، کاهش هزینههای اقتصادی کلی و کاهش انتشار آلایندههای زیستمحیطی نظیر دیاکسیدکربن شده است، بلکه فرصتی را به وجود آورده است که از طریق سرمایهگذاری بر روی انرژیهای تجدیدپذیر، فرصتهای شغلی جدیدی نیز برای اقتصاد آلمان ایجاد شود. برآوردها حاکی از آن است که در 15 سال گذشته حدود 2 میلیون شغل در حوزه صنایع و فعالیتهای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر ایجاد شود. ایجاد این مشاغل سبب کاهش سطح بیکاری، گسترش رفاه، افزایش درآمدهای مالیاتی و بهبود استانداردهای زندگی در این کشور اروپایی شده است. بهعبارتدیگر، تحلیلهای مرتبط با شیوه رویارویی آلمان با ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی نشانگر آن است که در این حوزه در صورت مدیریت صحیح میتواند شاهد بروز فرصتهای اقتصادی جدیدی بود که در صورت بهرهوری مناسب از آنها فرایند تولید ثروت و رفاه در یک جامعه بهتر و بیشتر خواهد شد.