رای دالیو در “کتاب نظم جهانی در حال تغییر “به موارد مشابهی از دوران رکود گذشته و حال اشاره میکند که دانستن آن در جهان کنونی خالیازلطف نیست.
در سال 1971 ایالات متحده با کسری بودجه مواجه شد، در آن زمان طلا پولی بود که در معاملات بین کشورها استفاده میشد. پول (دلار) ارزشی نداشت جز اینکه بتوان آن را با طلا که همان پول واقعی بود، مبادله کرد. در آن زمان، ایالات متحده بدون توجه به پشتوانهی طلای موجود در بانک به چاپ پول مبادرت کرد.
هنگامی که مردم برای تبادل پول با طلا به بانک مراجعه کردند، مقدار طلا در ایالات متحده شروع به کاهش کرد. بهزودی مشخص شد که ایالات متحده نمیتواند به وعدههای خود در قبال تمام پولهای کاغذی موجود عمل کند، بنابراین افرادی که دلار در دست داشتند قبل از تمام شدن طلا برای مبادله آنها هجوم آوردند.
با مراجعه به رویدادهای تاریخی مشخص شد که دقیقاً همان اتفاق در سال 1933 رخداده بود و رئیسجمهور روزولت در رادیو اعلام کرد که وعدهی کشور مبنی بر مبادله دلار با طلا را زیر پا میگذارد.
شکستن پیوند طلا با دلار به ایالات متحده این امکان را داد که بیشتر از آنچه صرفاً با چاپ دلارهای کاغذی بیشتر به دست میآورد، خرج کند. ازآنجاییکه تعداد دلارها بدون افزایش ثروت کشور افزایش یافت، ارزش هر دلار کاهش یافت.
با ورود این دلارهای جدید به بازار بدون مطابقت با افزایش بهرهوری، مردم مبادرت به خرید سهام، طلا و کالاهای زیادی کردند و ازاینرو باعث افزایش قیمت آنها شدند.
بررسی تاریخ نشان میدهد که این رویداد بارها تکرار شده است. زمانی که دولتها بیش از درآمد خود خرج میکنند با کسری بودجه مواجه میشوند. راهکار متداول در این شرایط چاپ پول است. چاپ پولی که منجر به کاهش ارزش پول خواهد شد و کاهش ارزش پول یعنی افزایش قیمت کالاها، سهام و … این همان چیزی که همه با عنوان تورم میشناسند.
این چاپ پول همچنین همان چیزی است که در سال 2008 برای کاهش بحران بدهی ناشی از وام مسکن و در سال 2020 برای کاهش بحران اقتصادی ناشی از بیماری همهگیر رخ داد و تقریباً بهطورقطع در آینده اتفاق خواهد افتاد؛ بنابراین، پیشنهاد میکنم این اصل را در نظر داشته باشید.
این اصل نشان داد که چگونه حباب خروشان دهه بیست به رکود دهه 1930 تبدیل شد که امکان پیشبینی و سود بردن از تبدیل حباب 2007 به رکود در سال 2008 را داد.
تغییر نظم
در وهلهی اول کشورها حتی پس از کاهش نرخ بهره به صفر، پول کافی برای پرداخت بدهیهای خود نداشتند؛ بنابراین بانکهای مرکزی آنها شروع به چاپ پول زیادی برای انجام این کار کردند. دوم، درگیریهای داخلی بزرگ به دلیل شکافهای فزاینده در ثروت و ارزشها پدید آمد. این در پوپولیسم سیاسی و دوقطبی شدن بین چپها که خواهان توزیع مجدد ثروت هستند و راستها که میخواهند از صاحبان ثروت دفاع کنند، نمایان شد و سوم، افزایش درگیری خارجی بین یک قدرت بزرگ در حال ظهور و قدرت بزرگ پیشرو، همانطور که اکنون در مورد چین و ایالات متحده اتفاق میافتد.
نظم چیست؟
نظمهای داخلی در زمانهای متفاوتی نسبت به نظمهای جهانی تغییر میکنند، اگرچه در داخل یا بین کشورها، این نظمها معمولاً پس از جنگها تغییر میکنند. آنها زمانی اتفاق میافتند که نیروهای جدید انقلابی نظمهای ضعیف قدیمی را شکست دهند. بهعنوانمثال، نظم داخلی ایالات متحده در قانون اساسی در سال 1789 پس از انقلاب آمریکا مطرح شد و تا به امروز، حتی پس از جنگ داخلی آمریکا، همچنان ادامه دارد. روسیه از نظم قدیمی خود رها شد و با انقلاب در سال 1917 نظم جدیدی را تأسیس کرد که در سال 1991 با یک انقلاب نسبتاً بدون خونریزی به پایان رسید. چین نظم داخلی فعلی خود را در سال 1949 زمانی که حزب کمونیست چین در جنگ داخلی پیروز شد، آغاز کرد.
نظم جهانی کنونی که معمولاً نظم جهانی آمریکایی نامیده میشود، پس از پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم، زمانی که ایالات متحده بهعنوان قدرت برتر جهانی ظاهر شد و شکل گرفت.
در سال 1944، سیستم پولی جدید جهان در توافقنامه برتون وودز[1] تنظیم شد و دلار را بهعنوان ارز ذخیره پیشرو در جهان معرفی کرد. ارز ذخیره پول رایجی است که عموماً در سراسر جهان پذیرفته شده است و داشتن آن، عامل کلیدی برای تبدیلشدن یک کشور به ثروتمندترین و قدرتمندترین امپراتوری است.
با استقرار یک قدرت مسلط جدید و سیستم پولی، نظم جهانی جدیدی آغاز میشود. این تغییرات در یک چرخه بیزمان و جهانی اتفاق میافتد که چرخه بزرگ نامیده شده است.
نظمهای جدید موفق که چه داخلی و چه خارجی به وجود میآیند، معمولاً توسط رهبران قدرتمند انقلابی با انجام چهار کار آغاز میشوند.
اول، آنها با کسب حمایت بیشتر از مخالفان، قدرت را به دست میآورند. دوم، آنها قدرت را با تبدیل، تضعیف یا حذف اپوزیسیون تحکیم میکنند تا مانعی برای آنها ایجاد نکنند. سوم، آنها سیستمها و نهادهایی را ایجاد میکنند که باعث میشود کشور بهخوبی کار کند و چهارم، آنها جانشینان خود را بهخوبی انتخاب میکنند، یا سیستمهایی ایجاد میکنند که این کار را انجام میدهند، زیرا یک امپراتوری بزرگ به رهبران بزرگ زیادی در طول چندین نسل نیاز دارد.
در این مرحله بلافاصله پس از پیروزی در مبارزه، معمولاً دورهای از صلح و رفاه روبهرشد وجود دارد، زیرا رهبری بهوضوح مسلط است و از حمایت گستردهای برخوردار است؛ بنابراین هیچکس نمیخواهد با آن مبارزه کند. در این مرحله، رهبران داخل کشور باید یک سیستم عالی برای افزایش ثروت و قدرت کشور طراحی کنند. اولازهمه، برای عالی بودن باید تحصیلات قوی داشته باشند که فقط آموزش دانش و مهارت نیست، بلکه شخصیت قوی، متمدن و اخلاق کاری نیز هست.
بررسی هلند، بریتانیا، ایالات متحده و چین
آنها در چرخههایی با هم همپوشانی پیدا کردند که حدود 250 سال طول کشید و دورههای انتقالی بین 10 تا 20 سال بین آنها طول کشید. به طور معمول، این دو گذار، دورههای درگیری بزرگ بودهاند، زیرا قدرتهای پیشرو بدون جنگ افول نمیکنند.
از آنجایی که این قدرتها قابلاندازهگیری هستند، میتوانیم ببینیم که هر کشوری در حال حاضر چقدر قوی است و آیا در حال افزایش یا کاهش قدرت خود است یا خیر. با بررسی توالی بسیاری از کشورها، میتوانیم ببینیم که یک چرخه معمولی چگونه رخ میدهد.
هلندیها برای شکست امپراتوری هابسبورگ برخاستند و تحصیلات عالی پیدا کردند. آنها بهقدری مبتکر شدند که یکچهارم اختراعات بزرگ جهان را به دست آوردند. مهمترین آنها اختراع کشتیهایی بود که میتوانستند در سراسر جهان برای جمعآوری ثروتهای بزرگ سفر کنند
این اتفاق در حال حاضر نیز قابلمشاهده است، زیرا ایالات متحده و چین تقریباً هم از نظر بازده اقتصادی و هم از نظر سهم خود در تجارت جهانی قابلمقایسه هستند. از آنجایی که کشورها در سطح جهانی تجارت میکنند، باید از مسیرهای تجاری و منافع خارجی خود در برابر حمله محافظت کنند؛ بنابراین آنها قدرت نظامی زیادی ایجاد میکنند.
داشتن یک ارز ذخیره، امپراتوری را قادر میسازد تا بیشتر از سایر کشورها وام بگیرد. این مزیت بسیار زیادی است. مردم در سراسر جهان مشتاق پسانداز هستند و ازاینرو ارز خود را به امپراتوری وام میدهند. کشورهای بدون ارز ذخیره چنین چیزی ندارند.
در این چرخه، کشورهای ثروتمندتر در نهایت با استقراض از کشورهای فقیر که پسانداز بیشتری دارند، عمیقتر به بدهی میروند. این یکی از نشانههای اولیه تغییر ثروت و قدرت است. این در دهه 1980 در ایالات متحده شروع شد، زمانی که درآمد سرانه آن 40 برابر چین بود و شروع به وام گرفتن از چینیهایی کرد که میخواستند به دلار پسانداز کنند؛ زیرا دلار ارز ذخیره جهانی بود.
به طور مشابه، بریتانیاییها پول زیادی از مستعمرات بسیار فقیرتر خود قرض گرفتند و هلندیها نیز همین کار را انجام دادند. کاهش قدرت امپراتوری ناشی از ضعف اقتصاد داخلی همراه با جنگ داخلی یا جنگ پرهزینه خارجی یا هر دواست. به طور معمول، کاهش تدریجی و سپس بسیار ناگهانی رخ میدهد. وقتی بدهیها بسیار زیاد میشوند و رکود اقتصادی رخ میدهد و امپراتوری دیگر نمیتواند پول لازم برای بازپرداخت بدهیهای خود را قرض کند، حباب مالی میترکد. این مشکلات داخلی بزرگی را ایجاد میکند و کشور را مجبور میکند بین عدم پرداخت بدهیهای خود یا چاپ پول جدید یکی را انتخاب کند.
دولتها همیشه چاپ پول بیشتر را انتخاب میکنند. در ابتدا بهتدریج و در نهایت بهصورت انبوه که باعث کاهش ارزش پول و افزایش تورم میشود. برای هلندیها، این بحران مالی ناشی از افراطهای مالی و پرداخت هزینههای جنگ چهارم انگلیس و هلند بود.
زمانی که دولتها در تأمین منابع مالی خود مشکل دارند، زمانی که شرایط بد اقتصادی وجود دارد و استانداردهای زندگی برای اکثر مردم رو به کاهش است و ثروت، ارزشها و شکافهای سیاسی زیادی وجود دارد، درگیری داخلی بین ثروتمندان و فقرا و همچنین قومیتهای مختلف تشدید میشود. گروههای مذهبی و نژادی بهشدت افزایش مییابند. این منجر بهافراط گرایی سیاسی میشود که بهعنوان پوپولیسم چپ یا راست خود را نشان میدهد.
این شرایط آشفته، بهرهوری را تضعیف میکند که پای اقتصاد را کوچک میکند و باعث درگیری بیشتر در مورد نحوه تقسیم منابع در حال کاهش میشود. رهبران پوپولیست از هر دو طرف ظهور میکنند و متعهد میشوند که کنترل را در دست بگیرند و نظم را برقرار کنند. در آن زمان است که دموکراسی بیشتر به چالش کشیده میشود، زیرا نمیتواند هرجومرج را کنترل کند، و حرکت به سمت یک رهبر قوی پوپولیست که نظم را به هرجومرج بیفزاید، محتمل است. همانطور که درگیری در داخل کشور تشدید میشود، نیاز بهنوعی انقلاب یا جنگ داخلی برای توزیع مجدد ثروت و ایجاد تغییرات بزرگ لازم میشود.
[1] نظام برتون وودز نخستین نمونه از یک نظام پولی کاملاً مشورتی است که با هدف کنترل روابط پولی میان دولت-ملتهای مستقل تأسیس شدهاست. در نظام برتون وودز هر کشور باید سیاست پولی خود را چنان اتخاذ کند که نرخ مبادله ارز خود را به طلا گره زده و این نرخ را ثابت نگه دارد.
دیدگاهها ۲
I was pretty pleased to find this great site. I want to to thank you for ones time just for this fantastic read!! I definitely really liked every little bit of it and I have you book-marked to see new stuff in your blog.
thanks for your regarding