کشور لهستان یکی از مهمترین کشورهای شرق اروپا است که به سبب موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود اهمیت بسزایی در معادلات سیاسی قاره اروپا دارد. این کشور با 38 میلیون نفر جمعیت در رده سی و هشتمین کشور پرجمعیت جهان قرار دارد. تولید ناخالص داخلی اسمی این کشور 699.5 میلیارد دلار، درآمد سرانه اسمی 18500 دلار، تولید ناخالص داخلی بر پایه قدرت 1575 میلیارد دلار و درآمد سرانه بر پایه قدرت خرید 41600 دلار است. افزون بر این، این کشور به سبب آنکه دروازه ورود روسیه به غرب اروپا است از اهمیت ژئوپلیتیک بسزایی در رقابتهای آمریکا و روسیه دارد.
لهستان، ششمین کشور بزرگ مصرفکننده انرژی در قاره اروپا است و همین مسئله باعث اهمیت یافتن ژئوپلیتیک انرژی برای این کشور شده است. کشور لهستان به سبب نگرانیهای تاریخی که در زمینه نفوذ و سلطهطلبی روسیه در شرق اروپا دارد و همچنین تجارب تلخ جنگ جهانی دوم و جنگ سرد که باعث بدبینی ریشهای مردم این کشور به روسیه شده است؛ یکی از نخستین کشورهایی بود که پس از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین خواستار اتخاذ مواضع سرسختانه در برابر اقدامات روسیه شد. بهگونهای که این کشور در چند ماه اخیر به یکی از مبدأهای اصلی ارسال سلاح و تجهیزات نظامی به اوکراین تبدیل شده است. مواضع سرسختانه لهستان در برابر روسیه در چند ماه اخیر زمینهساز بروز تنشهای ژئوپلیتیک گستردهای میان این کشور و روسیه شد تاحدیکه کشور روسیه با توقف ارسال گاز طبیعی به لهستان تلاش نمود تا از ژئوپلیتیک انرژی بهمثابه ابزاری برای تنبیه سیاسی لهستان بهرهبرداری کند. یکی از عواملی که باعث اهمیت یافتن تنش گازی برای امنیت ملّی لهستان و بهتبع آن برای اتحادیه اروپا میشود ساختار اقتصاد لهستان، نقش مولد اقتصاد لهستان در شرق اروپا و همچنین اقتصاد انرژی این کشور است.
کشور لهستان در هر دو حوزه گاز طبیعی و نفت خام برای تأمین انرژی خود به واردات وابسته است. درحالیکه این کشور در یک دهه اخیر موفق شده است در قالب مجموعهای از سیاستهای گازی از میزان وابستگی خود به واردات گاز طبیعی از روسیه بکاهد، در زمینه واردات نفت خام این کشور در معرض ریسکهای ژئوپلیتیک عمدهای قرار دارد. این کشور بهصورت میانگین در روز بیش از 670 هزار بشکه نفت خام و سایر محصولات پتروشیمی وابسته به نفت را وارد میکند. بهعبارتدیگر، این کشور بیش از 97 درصد نفت خام موردنیاز خود را از طریق واردات تأمین میکند و سهم تولید داخلی نفت این کشور تنها کمتر از 3 درصد است. مهمترین ریسک ژئوپلیتیک انرژی لهستان در حال حاضر نه واردات گاز طبیعی بلکه وابستگی به واردات نفت خام از روسیه است. هرچند این کشور در سالهای اخیر موفق شده است تا حدودی از میزان وابستگی خود به نفت خام روسیه بکاهد، اما آمارها و دادههای اقتصادی مبین آن است که از این نظر این کشور همچنان وابستگی زیادی به واردات نفت خام روسیه دارد (نمودار شماره 1). چرا که در حال حاضر این کشور بیش از 61 درصد از نفت خام موردنیاز خود را از روسیه تأمین میکند. چنین وضعیتی، این کشور را در موقعیت شکنندهای در زمینه تأمین نفت خام خود قرار داده است.
نمودار 1: میزان وابستگی لهستان به واردات نفت خام از روسیه 2020، میانگین 5 ساله و میانگین 10 ساله ( ارقام به درصد)
کشور لهستان سالیانه 163.9 میلیارد کیلوواتساعت برق تولید میکند. این کشور برای تولید برق موردنیاز خود بهصورت گستردهای به منابع زغالسنگ وابسته است که مسئول تولید 72 درصد از برق این کشور هستند. پس از زغالسنگ به ترتیب انرژیهای تجدیدپذیر و گاز طبیعی 14 و 9 درصد از برق مصرفی لهستان را تأمین میکنند (نمودار شماره 2).
نمودار 2: منابع انرژی مورد استفاده در تولید برق کشور لهستان در پایان سال 2021 میلادی
کشور لهستان یکی از نخستین کشورهای اروپایی بود که با درنظرگرفتن دو عامل مهم زیر به دنبال تجدید ساختار در بخش انرژی خود رفت:
(1) احساس نگرانی در مورد وابستگی به منابع سوخت فسیلی که از خارج از کشور وارد میشود؛
(2) تلاش برای حفظ محیطزیست و کاهش انتشار گازهای گلخانهای.
در سال 2010 میلادی کشور لهستان برای تأمین گاز مصرفی خود بهصورت گستردهای به واردات گاز از روسیه وابسته بود. اما تغییرات در سیاستهای انرژی لهستان و رویکردهای بلندمدتی که این کشور برای خودکفایی در حوزه انرژی دنبال میکرد، وضعیتی را به وجود آورد تا این کشور با سرمایهگذاری در زمینه ساخت ترمینالهای گازی مخصوص گاز مایع و همچنین اتصال شبکه انتقال گاز طبیعی خود به شبکه قارهای گاز طبیعی اروپا میزان وابستگی خود را به گاز صادراتی روسیه از 90 درصد در سال 2010 میلادی به کمتر از 55 درصد در سال 2020 میلادی برساند. در نتیجه رویکرد جدید لهستان به ژئوپلیتیک انرژی پیش از آنکه بحران اوکراین به وقوع بپیوندد، این کشور از چنان آمادگی برخوردار شد که در سال 2022 میلادی بهصورت کامل خرید گاز را از شرکت گازپروم روسیه متوقف نماید و این موضوع را نیز بهصورت رسمی بهطرف روسی اعلام کرده بود. علت این تصمیم جدید تکمیل خط لوله گاز جدیدی است که در سال 2022 میلادی با همکاری نروژ افتتاح خواهد شد و این فرصت را به لهستان میدهد تا گاز موردنیاز خود را از طریق خط لولهای که این کشور را از طریق دریای بالتیک به نروژ متصل میکند، تأمین کند.
در نتیجه این سیاستهای جدید که از سال 2000 شروع شده و از سال 2010 میلادی شتاب قابلتوجهی یافته است، این کشور موفق شد که سهم منابع تجدیدپذیر در اقتصاد انرژی خود را از 7 درصد در سال 2010 میلادی به بیش از 18 درصد در سال 2020 میلادی برساند. یک بخش مهم دیگر از استراتژی کلان لهستان در زمینه انرژی کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و حرکت به سمت بهرهبرداری از نسلهای جدید راکتورهای هستهای است. نکته قابلتوجه آن است که این کشور یکی از معدود کشورهای شرق اروپا بود که فاقد نیروگاه هستهای است. این کشور نخستین راکتور هستهای خود را در سال 2033 میلادی وارد مدار خواهد کرد و برنامه دارد که تا سال 2040 میلادی با ساخت شش راکتور هستهای سهم انرژی هستهای در تولید برق خود را به 16 درصد برساند. با وجود این، یکی از چالشهایی که در این مسیر در فرا روی اقتصاد لهستان وجود دارد، موضوع تأمین هزینههای مالی این طرحهای استراتژیک در حوزه انرژی است. در چارچوب این طرح بلندمدت باوجودآنکه گاز طبیعی میتواند نقش مهمی در تأمین امنیت انرژی این کشور ایفا کند، لهستان به دنبال آن بوده است که میزان وابستگی خود را به گاز طبیعی به حداقل ممکن برساند تا بهاینترتیب هم در زمینه واردات گاز طبیعی از وابستگی خود به خارج بکاهد و هم رد پای کربنی کشور را کاهش دهد. با وجود این، یکی از چالشهایی که لهستان در دو سال اخیر با آن مواجه شده است موضوع افزایش نیاز به الکتریسیته بوده است که سبب شد پس از یک دهه کاهش مصرف زغالسنگ در نیروگاههای حرارتی بار دیگر میزان برق تولید شده توسط نیروگاههای حرارتی مصرفکننده زغال سنگ افزایش یابد. بسیاری از تحلیلگران این موضوع را نتیجه قطع زودهنگام صادرات گاز روسیه به لهستان و رشد تقاضا در بازار انرژی این کشور میدانند.
بخش سوم استراتژی بلندمدت لهستان در زمینه ژئوپلیتیک انرژی آزادسازی بازار انرژی داخلی است. در حال حاضر شرکتهای دولتی نقش مسلطی در بازار انرژی لهستان دارند و قیمتهای آنها نیز توسط دولت تعیین میشود. هرچند مصرفکنندگان شخصی و مشاغل لهستان این اجازه را دارند که تأمینکننده انرژی خود را تغییر دهد، با وجود این، نقش دولت در بازار انرژی لهستان غیرقابلانکار است. کشور لهستان قصد دارد که با انجام بازنگری در سیاستهای مالی حوزه انرژی میزان بهرهوری را در این حوزه بالا ببرد و با تشویق شرکتهای غیردولتی برای ورود به حوزه تولید انرژیهای تجدیدپذیر یک مزیت ژئواکونومیک جدید برای اقتصاد انرژی خود خلق کند و در نهایت هم به اهداف بلندمدت خود در حوزه انرژی دست پیدا کند و هم هزینههای کلی دولت را کاهش دهد.
بهصورت خلاصه باید گفت همزمانی مراحل پایانی برنامه قطع وابستگی به گاز صادراتی روسیه با بحران اوکراین، رهبران راستگرای لهستان را به این نتیجه رسانده است که در راهبردهای بلندمدت خویش برای قطع وابستگی به انرژی روسیه اشتباه نکردهاند، هرچند تاکتیک عملیاتی روسیه برای اعمال فشار بر اقتصاد پویای لهستان موجد هزینههای قابلتوجهی در ژئوپلیتیک انرژی این کشور بوده است. در نتیجه این تنشها یکی از فرصتهای جدیدی که لهستان به دست آورده است؛ پیشنهاد رسمی ایالات متحده برای ساخت نیروگاههای هستهای است که در تاریخ 13 سپتامبر به دولت لهستان ارائه گردیده است. مجموعه این عوامل حاکی از آن است که هرچند در کوتاهمدت لهستان از نظر ژئوپلیتیک انرژی از اقدامات روسیه متأثر گردیده است و در معرض ریسکهای خارجی قرار دارد، اما راهبرد این کشور برای تکیه بر انرژیهای هستهای و تجدیدپذیر و همچنین سرمایهگذاری در زیرساختهای گازی که زمینهساز قطع وابستگی لهستان به منابع گاز روسیه میشود، ریسکهای ژئوپلیتیک این کشور در حوزه انرژی گاز طبیعی در بلندمدت کاهش خواهد یافت و بهاینترتیب تا حدودی از میزان نفوذ روسیه در ژئوپلیتیک انرژی شرق اروپا کاسته خواهد شد. در مقابل، در حوزه نفت خام کشور لهستان همچنان با ریسکهای ژئوپلیتیک بزرگی مواجه است. چرا که با وجود تلاش برای تأمین منابع تأمینکننده نفت خام جدید و کاهش وابستگی به منابع نفتی روسیه، این کشور همچنان بیش از 60 درصد از نفت خام موردنیاز خود را از روسیه وارد میکند که نشاندهنده وابستگی زیاد لهستان به منابع نفت روسیه است. به بیان دیگر، این کشور اگرچه در زمینه گاز طبیعی توانسته است از منابع روسیه مستقل شود، اما در زمینه نفت خام همچنان به این کشور وابسته است و در معرض تهدیدات و ریسکهایی قرار دارد که روسیه میتواند بر این کشور تأمین کند. این امر نشاندهنده آن است که در تحلیل ژئوپلیتیک انرژی اروپا باید رویکرد چندبعدی داشت تا بتوان یک تصویر واقعی و ملموس از آنچه که باعث تحول در این منطقه میشود؛ ارائه داد.