مسئله انرژی از ابتدای سال 2022 میلادی و با گسترش تنشهای ژئوپلیتیک میان روسیه و اتحادیه اروپا که در نتیجه حمله نظامی روسیه به اوکراین به وجود آمد، به یکی از کانونهای اصلی مباحث امنیتی در جهان تبدیل شده است. کشورهای عضو اتحادیه اروپا بهصورت فزایندهای در سه دهه اخیر به واردات انرژی از کشور روسیه وابسته شدهاند و همین موضوع باعث بروز گمانهزنیهایی در زمینه پیامدها و ریسکهای ژئوپلیتیک این موضوع گردیده بود. ازیکطرف، متخصصان ژئوپلیتیک انرژی از این نگران بودند که گسترش وابستگی اروپا به واردات انرژی از روسیه باعث برتری روسیه میگردد و از طرف دیگر برخی نیز این نکته را مطرح میکردند که این امر میتواند به اتحادیه اروپا فرصت نفوذ بیشتری را بدهد، چرا که روسیه برای تأمین منابع مالی موردنیاز خود بیشازپیش به درآمدهای ارزی خود در اروپا نیازمند است.
در ماه مارس شرکت گازپروم روسیه یکی از توربینهای مورداستفاده در خط لوله گازپروم را برای تعمیر اساسی به شرکت زیمنس تحویل داد و شرکت زیمنس نیز برای انجام عملیات بازسازی، آن را به یکی از مراکز عملیاتی خود در کانادا ارسال کرد. در ماه جولای و با گسترش تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا علیه روسیه نقش، این توربین بیش از آنکه وابسته به عملکرد آن برای خط لوله نورد استریم باشد به سیاست خارجی اروپا و روسیه مرتبط شد. کشور روسیه در مورد زمانبندی بازگشت این توربین و تأثیر آن بر روی جریان گاز به اتحادیه اروپا اعلام نگرانی کرد، از طرف دیگر متخصصان ژئوپلیتیک انرژی بر روی این نکته تأکید داشتند که روسیه قصد دارد از موضوع این توربین برای ایجاد ریسک ژئوپلیتیک برای اتحادیه اروپا استفاده کند. چرا که طبق پیشبینیهای گازپروم این توربین باید تا پیش از ماه سپتامبر به گازپروم تحویل داده میشد تا جریان گاز در خط لوله نورد استریم تداوم داشته باشد. از همان زمان، محاسبه ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی حکایت از آن داشت که کشور روسیه قصد دارد از گاز بهعنوان یک سلاح استراتژیک برای تحتفشار قراردادن اتحادیه اروپا استفاده کند. چرا که از ماه سپتامبر دامنه دما در اروپای شمالی و اروپای قارهای رو به کاهش میگذارد و از پایان ماه اکتبر روندهای تغییر دما در اروپا به جایی میرسد که میتوان گفت فصل گرما بهصورت کامل به پایان رسیده است و طلیعه زمستان آغاز گردیده است. بهعبارتدیگر، موضوع توربین یک فرصت ژئوپلیتیک در اختیار روسیه قرار داده است تا بدون آنکه درگیر هرگونه مناقشه حقوقی در زمینه قطع جریان گاز شود، این کشور ارسال گاز را به اتحادیه اروپا متوقف سازد.
کشور روسیه بهعنوان مهمترین تأمینکننده انرژی قاره اروپا در 9 ماه گذشته در اثر تحریمهای این اتحادیه و آمریکا، بخش مهمی از رشد اقتصادی خود را ازدستداده است و شاهد کاهش دسترسی خود به بازارهای مالی جهان بوده است. کشور روسیه در زمستان 2022 میتوانست از سلاح گاز برای اعمال فشار علیه اروپا بهرهبرداری کند، اما در پیش بودن فصل گرما باعث میشد که سطح تأثیرگذاری این رویکرد به حداقل ممکن برسد. در مقابل روسیه تلاش نمود تا با حفظ جریان گاز تا پایان فصل گرم سال در معادلات ژئوپلیتیک انرژی اروپا بهگونهای به نقشآفرینی بپردازد که بتواند در زمان مناسب از سلاح انرژی استفاده کند: پایان فصل گرم و شروع زمستان در اروپا. اکنون با قطع ارسال گاز از طریق خط لوله نورد استریم کشور روسیه یک بازی پرریسک در حوزه ژئوپلیتیک انرژی را به راه انداخته است که برای آن میتوان سناریوها و اهداف مختلفی را متصور شد:
(1) کشور روسیه با استفاده از سلاح انرژی قصد دارد تا اتحادیه اروپا را مجاب نماید که در تحریمهای خود علیه روسیه تجدیدنظر کند؛
(2) کشور روسیه تلاش میکند تا با محوریت صدور گاز باعث ایجاد اختلاف میان ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا شود؛
(3) با تحتفشار قرارگرفتن اتحادیه اروپا، این سازمان مجبور شود که به اوکراین فشار لازم را وارد نموده تا با آغاز مذاکرات برای پایان جنگ و در چارچوب اهداف و منافع روسیه موافقت نماید؛
(4) باتوجهبه نقش فزاینده گاز روسیه در اقتصاد کشورهای اروپایی باعث کاهش رشد اقتصادی اتحادیه اروپا شده و این اتحادیه را به این نتیجه برساند که مقاومت در برابر درخواستهای روسیه در زمینه بحران اوکراین میتواند پیامدهای عمدهای را برای اقتصاد کشورهای اروپایی به دنبال داشته باشد.
بهصورت کلی روسیه به دنبال آن است که با تحتفشار قراردادن اتحادیه اروپا، این بازیگر مهم در بحران اوکراین را مجبور به عقبنشینی از مواضع خود کند. موفقیت روسیه در این مناقشه مبتنی بر ژئوپلیتیک انرژی تا حدود زیادی فرصت آن را برای روسیه به وجود خواهد آورد تا هر چه سریعتر به اهداف تعیین شده در حمله به اوکراین دست یابد و سپس با آغاز مذاکرات به یک شیوه مدیریت شده از بحران به وجود آمده عبور نماید.
اما در طرف مقابل محاسبات ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک متعددی از سوی کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا انجامگرفته است که نشان میدهد کشورهای اروپایی از زمان آغاز بحران اوکراین به پیامدهای این جنگ بر روی اتحادیه اروپا دقت نمودهاند. نقش بحران اوکراین در سیاست خارجی اروپا تنها محدود به دو سال اخیر نیست، بلکه از زمان سقوط دولت ویکتور یانکوویچ در نتیجه انقلاب نارنجی اتحادیه اروپا شاهد مداخلات روسیه در این کشور و ریسکهای ژئوپلیتیک آن بوده است و از این نکته آگاهی داشته است که در زمینه انرژی کشورهای اروپایی در معرض خطر اقدامات تهاجمی روسیه هستند. با وجود این، به سبب بحرانهای ژئوپلیتیکی که در مهمترین منطقه انرژی جهان (خاورمیانه) وجود داشته است کشورهای اروپایی فرصت و امکان نیافتند که در 18 سال گذشته بهصورت مؤثری به برنامهریزی برای کاهش نفوذ روسیه در حوزه انرژی بپردازند. به بیان دیگر، اتحادیه اروپا همزمان با وابستگی به انرژی صادراتی روسیه از تنشهای ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه آسیبدیده است و همین موضوع باعث تنزل کارایی ابزارهای این سازمان در برابر اقدامات روسیه گردیده است. با درنظرگرفتن مجموع این شرایط، این اتحادیه با وجود گسترش تحریمهای مالی و اقتصادی خود علیه روسیه، نتوانست به یک تصمیم واحد برای تحریم واردات گاز و نفت از روسیه دست پیدا کند و همین موضوع به پاشنه آشیل سیاست خارجی اتحادیه اروپا در برابر روسیه تبدیل گردید.
بهصورت کلی در تحلیل اولیه میتوان اینگونه نتیجه گرفت که آسیبپذیری روسیه در حوزه ژئوپلیتیک انرژی به سبب رویکردهای تهاجمی روسیه در مقابله با تحریمهای اتحادیه اروپا بوده است. اما واقعیت امر آن است که اتحادیه اروپا حداقل برای دو دهه از بروز این ریسک ژئوپلیتیک انرژی و تبدیل آن به تهدید آگاهی داشته است، اما به سبب تقاطع ملاحظات ژئوپلیتیک انرژی اتحادیه اروپا با تنشهای ژئوپلیتیک در غرب آسیا، این اتحادیه از اتخاذ راهبرد ژئوپلیتیکی منسجم و آیندهنگرانه برای کاهش خطر اقدامات روسیه در حوزه انرژی طراحی و اجرا عاجز مانده و همین موضوع یک فرصت بینظیر را در اختیار روسیه قرار داده است تا از موضوع گاز بهعنوان ابزاری برای پیشبرد برنامههای سیاست خارجی خود در قبال اروپا بهرهبرداری کند. بهعبارتدیگر، نقطه آسیبپذیری که باعث شده است موضوع گاز به یک مسئله امنیتی عمده برای اروپا تبدیل گردد، محصول قصور سیاستگذاران حوزه انرژی اتحادیه اروپا بوده است که نتوانستهاند بر اساس تهدیدهای موجود و آینده یک برنامه عملیاتی را برای کاهش ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی طراحی و برای اجرا به اتحادیه اروپا ارائه کنند.