جمهوری خلق چین را باید بهعنوان یک بازیگر ملی فرصت طلب در عرصه ژئوپلیتیک جهانی در نظر گرفت. جمهوری خلق چین بهعنوان کشوری که بهسرعت در مسیر توسعه و رشد اقتصادی گام بر می دارد برای دستیابی به موفقیت های جدید در عرصه اقتصاد و مبدل شدن به ابرقدرت شماره یک اقتصادی جهان نیازمند آن است که در همه جهات در برابر سایر رقبای جهانی و منطقه ای خود از برتری ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک برخوردار باشد. خلاف بیشتر کشورهای جهان که مسیر دستیابی به برتری ژئوپلیتیک را از مسیرهای پرچالش مناقشات نظامی و درگیری های مستقیم ژئوپلیتیک دنبال می کنند، سیاست خارجی چین بر اساس پرهیز از درگیری مستقیم در مناقشات ژئوپلیتیک غیرضروری قوامیافته است. در چارچوب این سیاست خارجی، کشور چین حتی در مهمترین مناقشاتی که متحدان نزدیک این کشور نیز در آنها درگیر می شوند از رویارویی مستقیم پرهیز می نماید، مگر آنکه بهصورت مستقیم منافع و امنیت ملی این کشور در معرض خطر قرار گرفته باشد. بهعبارتدیگر، چین بههیچعنوان حاضر نیست که هزینه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی دوستان و متحدان خود را متقبل شود. در مقابل این کشور همواره در تلاش بوده است که در هنگام مناقشات ژئوپلیتیک در مرحله نخست پا پس بکشد و پس از سنجش تمام ریسک ها و فرصت های ژئوپلیتیک موجود به انتخاب گزینه هایی بپردازد که تأمینکننده منافع این کشور باشد. مناقشه ژئوپلیتیک غرب و روسیه بر سر جنگ اوکراین نمونه تازه این رویکرد چین به سیاست خارجی است که باعث شده است این کشور بهآرامی به بزرگترین برنده جنگ اوکراین تبدیل شود.
با آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین تقریباً همه قدرت های غربی بهصورت یکپارچه در مقابل روسیه به صف آرایی ژئوپلیتیک پرداختند و تلاش نمودند که با ارائه کمک های مالی و تسلیحاتی به اوکراین از این کشور در برابر حمله نظامی روسیه حمایت کنند. همزمان با کمک های مستقیم به اوکراین، اتحادیه اروپا و آمریکا بهصورت هماهنگ به وضع مجموعه گسترده ای از تحریم های اقتصادی بر علیه روسیه پرداختند تا با زیر فشار قراردادن اقتصاد این کشور، روسیه را نهتنها در تأمین هزینه های جنگ اوکراین با مشکل روبهرو سازند، بلکه با بهزانودرآوردن اقتصاد روسیه این کشور را به کرنش در برابر غرب وادار نمایند. در مقابل روسیه تحریم های غرب را بر علیه خود به منزله اعلام جنگ اقتصادی تفسیر کرد و تلاش نمود تا با استفاده از ژئوپلیتیک انرژی کشورهای غربی را در معرض ریسک های ژئوپلیتیک جدیدی قرار دهد که در نتیجه کاهش عرضه انرژی روسیه به بازار اروپا ایجاد می شوند. در این مسیر مهمترین سلاحی که در اختیار روسیه قرار داشت گاز طبیعی بود. اقتصادهایی نظیر اوکراین، لهستان، آلمان، هلند، اتریش، لتونی و لیتوانی برای فعالیت خود بهصورت گستردهای به عرضه گاز طبیعی روسیه وابسته بودند. کمااینکه در پیش بودن فصل سرد سال بر ریسک های ژئوپلیتیک انرژی اتحادیه اروپا نیز می افزود. در نتیجه کاهش عرضه گاز طبیعی روسیه بازارهای گاز طبیعی اروپا با آشوب گسترده ای روبهرو شدند و اتحادیه اروپا خود را در معرض یکی از بزرگترین ریسک های ژئوپلیتیک انرژی تاریخ خود مشاهده کرد. در نتیجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا طرح های ضربتی مختلفی را برای عبور از فصل سرد در کوتاهمدت و طرح های بلندمدتی را برای کاهش وابستگی به گاز طبیعی روسیه در بلندمدت آغاز کردند. بااینوجود همه این طرح ها به سبب محدودیت ها و هزینه هایی که در بردارند موجد افزایش ریسک ها و هزینه های ژئوپلیتیک انرژی اروپا گردید. به بیان دیگر، نه روسیه و نه اتحادیه اروپا به برنده جنگ گازی سال 2022 میلادی تبدیل نشدند. ازیکطرف، اروپا برای تأمین گاز طبیعی موردنیاز خود به مشکلات جدی برخورد کرد و متحمل هزینه های اقتصادی گسترده ای گردید که اثرات مخربی بر اقتصاد اروپا دارد و از طرف دیگر، روسیه با قبول ریسک ژئوپلیتیک ورود به مناقشه گازی با اتحادیه اروپا خود را بهعنوان یک طرف بازی غیرقابلاعتماد در بازارهای انرژی اروپا معرفی کرد و بهاینترتیب در آینده بخش مهمی از سهم خود در بازار انرژی اروپا را از دست خواهد داد.
در این فرایند، کشور چین که از ابتدای جنگ اوکراین بهصورت کامل به حفظ بی طرفی پرداخته است از فرصت موجود نهایت استفاده را به عمل آورد. پیش از جنگ اوکراین، دو کشور روسیه و چین بهعنوان مهمترین بازیگران ژئوپلیتیک در پیمان شانگهای قراردادهایی را برای اتصال شبکه های توزیع گاز طبیعی خود امضا کرده بودند و عملیات اجرایی این طرح را نیز آغاز کرده بودند. اما با آغاز جنگ اوکراین و شروع تحریم های غرب علیه اقتصاد روسیه، کشور روسیه بخش مهمی از منابع درآمدی خود را از دست داد و نیازمند ایجاد منابع درآمد ارزی جدید شد. افزون بر این، عدم توفیق روسیه در به سرانجام رساندن راهبرد استفاده از گاز طبیعی بهعنوان سلاح علیه اتحادیه اروپا در نهایت باعث گردید که در نتیجه ازدسترفتن بخشی از بازار گاز طبیعی اتحادیه اروپا بخش دیگری از درآمدهای خارجی روسیه کاهش پیدا کند و بهاینترتیب بزرگترین صادرکننده انرژی جهان در معرض یک ریسک ژئوپلیتیک عظیم قرار گیرد. در چنین شرایطی کشور چین با آگاهی از مجموع ریسک های ژئوپلیتیکی که روسیه و رقبای غربی این کشور با آن ها روبهرو هستند خود را در پیش روی یک فرصت ژئوپلیتیک جدید یافت تا با استفاده از شرایط موجود به منابع عظیم گاز طبیعی روسیه دسترسی آسان تری پیدا کند.
هرچند در نیاز چین به منابع انرژی فسیلی و بهخصوص گاز طبیعی هیچ تردیدی وجود ندارد، اما در اینجا به نظر می رسد این نیاز چین به گاز طبیعی نیست که تعیینکننده باشد، بلکه نیاز روسیه به یک بازار گاز طبیعی بزرگ که بتواند جایگزین بازار گاز اروپا باشد مهم خواهد بود. به عبارت دیگر، با ازدسترفتن تدریجی بازار گاز طبیعی اروپا روسیه در معرض ریسک ژئوپلیتیک جدیدی قرار گرفته است که اگر هزینه های آن را قبول نکند ممکن است بهصورت قابلتوجهی از بازارهای گاز جهانی حذف گردد. در حال حاضر دو کشور بزرگ دارای ذخایر گاز طبیعی جهان یعنی ایران و قطر منابع کافی برای ارسال گاز بهصورت مایع به چین را دارند و تنها نیاز به سرمایه گذاری در زیرساخت های انرژی خود دارند. در این میان وضع ایران به سبب تحریم های آمریکا پیچیده تر است. اما باز هم روسیه در معرض یک ریسک ژئوپلیتیک بزرگ در حوزه بازارهای گازی قرار دارد. بنابراین برای آن که زودتر از ایران و قطر به بازار چین دست پیدا کند مجبور خواهد بود که با تخفیف های گسترده گاز طبیعی خود را به چین صادر کند. ضمن اینکه چشم انداز مناقشه ژئوپلیتیک روسیه و غرب نشان می دهد که در کوتاهمدت امیدی برای رفع تحریم های غرب و دستیابی روسیه به بازارهای مالی جهان وجود نخواهد داشت. بنابراین، چین یک فرصت غیرقابلتکرار را به دست آورده است تا با تحمیل شرایط موردنظر خود به خریداری گاز طبیعی روسیه بپردازد و چنانچه روسیه حاضر به پذیرش شروط چین برای دریافت تخفیف نباشد ممکن است تا مدت ها مشتری بزرگی برای گاز استخراج شده خود پیدا نکند.
بهصورت خلاصه باید گفت، کشور چین در چارچوب سیاست صبر استراتژیک خود در هنگام مناقشات ژئوپلیتیک جهانی فرصت آن را پیدا کرد تا از جنگ اوکراین نهایت استفاده را ببرد. درحالیکه اروپا و روسیه در حال پرداختن هزینه ریسک ژئوپلیتیکی هستند که در نتیجه مناقشه گازی ایجاد شده است، چین زمینه آن را فراهم کرده است تا از محدودیت های حاکم بر بازار گاز طبیعی جهان نهایت استفاده را ببرد و با هزینه کمتر و سهولت بیشتری به منابع سرشار گاز طبیعی روسیه دسترسی پیدا کند؛ بنابراین باید گفت استراتژی زیرکانه چین برای پرهیز از درگیری مستقیم در مناقشات ژئوپلیتیک جهانی باعث گردیده است این کشور از ریسک های ژئوپلیتیک انرژی در سال 2022 میلادی به بهترین شکل ممکن برای دستیابی به منافع و فرصت های ژئوپلیتیک جدید استفاده کند. این همان کاری است که روسیه و اتحادیه اروپا در آن ناموفق عمل کردند.