از سال 1399 تا سال 1401 خورشیدی بازارهای مالی جمهوری اسلامی ایران بهصورت گسترده ای تحتتأثیر رونق و در ادامه سقوط گسترده ارزش خود بوده است. برای نخستینبار در سال 1399 رشد شتابان بازار بورس اوراق بهادار تهران و در ادامه با سقوط آن باعث زیان گسترده بخش قابلتوجهی از شهروندان ایرانی شد. با تداوم کاهش ارزش بازار بورس تهران در نیمه دوم سال 1399 گرایش مردم ایران به سمت بازار رمزارزها شروع شد و همین مسئله باعث شد که بسیاری از شهروندان برای کسب درآمد، حفظ دارایی خود و یا زیان های ناشی از فعالیت در بورس تهران به سمت فعالیت در این بازار تشویق شوند. اما این بازار نیز همچون هر بازار مالی دیگری با نوسان های جدیدی در سال 1401 مواجه شد و بسیاری از شهروندان مجبور به تحمل خسارت های مالی گسترده ای شدند. عوامل بسیاری در بروز این تحولات مالی تأثیرگذار بوده است، اما در اینجا به نظر می رسد آنچه که باعث تشدید زیان شهروندان ایرانی در این بازارهای مالی شده است به فقدان آگاهی آنها از ریسک های ژئوپلیتیک در حوزه سرمایه گذاری مربوط باشد. در این مقاله ما قصد داریم بهصورت کوتاه و مختصر فقط به این نکته بپردازیم که چرا باید فعالان بازارهای مالی به سمت شناخت ریسک های ژئوپلیتیک حرکت کنند.
در سال 1399 خورشیدی با هجوم مردم ایران به بورس تهران برای سرمایه گذاری تعداد سرمایه گذاران حقیقی بورس در ایران به بیش از 51 میلیون نفر رسید. بیش از 36 میلیون نفر از این تعداد تنها ظرف کمتر 50 روز و در فروردین و اردیبهشت همان سال به عضویت این بازار سرمایه درآمده بودند. حجم سرمایه گذاری شهروندان ایران در بورس بهقدری گسترده بود که تنها در روز بازگشایی نماد خساپا (خودروسازی سایپا) یک صف 13 میلیاردی برای خرید سهام به وجود آمد و متعاقب آن در ظرف کمتر از 3 روز نمادهای بورس تهران به علت انباشت سود توسط سهامداران قدیمی قرمز گردید. رفتار هیجانی شهروندان ایرانی در کنار ضعف های ساختاری و عملکردی بازار سرمایه ایران، ناکارآمدی حکمرانی خوب، تحریم ها و آسیب پذیری اقتصاد موجب گردید که در تاریخ 20 مرداد سال 1399 بورس ایران افت خود را شروع نماید و تا پایان سال 1399 حجم زیان شهروندان ایرانی در بازار سرمایه به بیش از 1500 هزار میلیارد تومان برسد. بررسی هایی که توسط محققان انجام شده است نشان می دهد که در نتیجه فقدان آشنایی مردم با بازار سرمایه و ضعف مدیریت بورس تهران بیش از 46 درصد جمعیت ایران بیش از 50 درصد سرمایه و دارایی خود را در بازار سرمایه از دست دادند و تعداد زیادی از آنان بهصورت کامل به زیرخط فقر سقوط کردند. هرچند تا کنون مطالعه علمی و دقیقی درباره پیامدهای این سقوط اقتصادی برای شهروندان ایرانی انجام نشده است، اما شواهد و برآوردهای اولیه نشاندهنده آن است که بورس تهران بهتنهایی باعث زیان مستقیم میلیونها ایرانی و سود بسیار هنگفت شرکت های حقوقی و افرادی شده است که به رانت های اطلاعاتی سرمایه دسترسی داشته اند.
با سقوط بازار سرمایه، بسیاری از شهروندان ایرانی برای نجات سرمایه و دارایی های خود از شرایط رکود تورمی حاکم بر اقتصاد ایران نه تنها به ادامه سرمایه گذاری در بخش های غیرمولد اقتصادی ادامه دادند، بلکه از تجربه تلخ سرمایه گذاری در بازار بورس نیز هیچ درسی را نیاموختند و حجم قابلتوجهی از دارایی خود را به سمت سرمایه گذاری در بازار رمزارزها هدایت کردند.
برآوردهای اقتصادی حکایت از آن دارد که در نتیجه چرخش مردم از بورس تهران به سمت بازار رمزارزها حداقل 12 میلیون ایرانی به سرمایه گذاری در بازار رمزارزها پرداخته اند و در سال 1400 خورشیدی حجم این سرمایه گذاری به حدود 25 هزار میلیارد تومان رسیده است. علاوه بر شهروندان، گرایش شرکت های دولتی و خصوصی برای استخراج رمزارز و استفاده حکومت از ارزهای دیجیتال برای دورزدن تحریم های آمریکا بر شدت جذابیت این بازار برای سرمایه گذاران ایرانی افزود به گونه ای که در حال حاضر برآورد می شود در سال 1401 خورشیدی حدود 20 درصد شهروندان ایرانی در بازارهای رمزارزها دارای سرمایه هستند. حضور شهروندان ایرانی در کنار میلیون ها شهروند خارجی در بازار رمزارزها، افزایش استخراج رمزارزها و رسیدن بازار به حد اشباع باعث گردید که در نهایت حجم تقاضا در بازار رمزارزها به حدی برسد که تقاضای بیشتری وجود نداشته باشد. این موارد در کنار ریسک های ژئوپلیتیک ناشی از جنگ اوکراین و آغاز تورم جهانی باعث گردید که در سال 2022 میلادی نسبت به سال پیش، بازار رمزارزها کاهش قابلتوجهی را در ارزش خود تجربه کند و به این ترتیب صدها میلیارد دلار از دارایی های مردم جهان در این بازار از میان برود. بااینوجود، برای بسیاری از کسانی که بهصورت حرفه ای در بازارهای مالی حضور دارند این مسئله تنها بخشی از کارکرد سرمایه است و آنها کاهش ارزش رمزارزها و پیش بینی سقوط ارزش رمزارزی نظیر بیتکوین به مرز 13 هزار دلار را بهعنوان فرصتی برای سرمایه گذاران میانمدت می دانند تا خریدهای بلندمدت خود را انجام دهند.
نکته قابلتأمل آن است که در نتیجه سقوط بازار رمزارزها برآورد می شود که سرمایه گذاران غیرحرفه ای ایرانی حداقل 40 درصد از سرمایه خود را ازدستداده اند و بسیاری از آنها در نتیجه کاهش تقاضا برای خرید رمزارز در حال تحمل زیان های بیشتری می باشند. این مسئله بیانگر آن است که بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی در راهبردهای سرمایه گذاری خود بیشتر بر روی شاخص های اقتصادی و داده های بازارهای مالی تکیه می کنند که بهصورت گسترده ای در معرض دید و استفاده همه شهروندان قرار دارد، اما به علت فقدان آگاهی از ریسک های ژئوپلیتیکی که همواره بازارهای مالی با آن ها روبهرو هستند آگاهی ندارند و همین مسئله باعث می گردد تا این سرمایه گذاران به سبب فقدان آگاهی از اقتصاد سیاسی بین الملل و اقتصاد سیاسی ملی در معرض ریسک هایی باشند که پیشازاین ارزیابی آنها توسط متخصصان ممکن بوده است.
تجربه زیان های گسترده شهروندان ایرانی در دو بازار بورس و بازار رمزارزها نشاندهنده آن است که در کنار آموزش سرمایه گذاری اقتصادی شهروندان نیازمند آن هستند که آگاهی خود را در مورد ریسک های ژئوپلیتیکی که بازارهای مالی در معرض آنها قرار دارند آگاهی داشته باشند. آگاهی از ریسکهای ژئوپلیتیک نیازمند استفاده از مشاوره متخصصان ژئوپلیتیک است که در زمینه شناخت بحران های بین المللی، پیش بینی روندهای حاکم بر سیاست جهانی، محیط سیاسی بین الملل و رقابت های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دارای تبحر هستند. هرچند زمان دقیق و میزان سقوط بازارهای مالی مختلف بهدرستی و دقت صددرصد قابل پیش بینی نیست، اما ارزیابی ریسکهای ژئوپلیتیک فرصت آن را به وجود می آورد تا سرمایه گذاران بهدرستی با ماهیت پویای اقتصاد سیاسی بین الملل و تأثیرپذیری آن از رخدادهای ژئوپلیتیک و تحول در ژئواکونومی جهانی آشنا شوند و با خطرات و روندهای احتمالی که در آینده ممکن است به وقوع بپیوندند آشنا شوند و از این تحلیل ها برای مدیریت بهتر فعالیت های اقتصادی، سرمایه گذاری و تغییر راهبردهای فعالیت های مالی خود بهره برداری نمایند.
برای نتیجه گیری باید گفت موضوع سقوط دو بازار بزرگ بورس تهران و بازار رمزارزهای جهان باعث گردید که میلیون ها شهروند ایرانی بخش مهمی از سرمایه خود را از دست بدهند. بخش مهمی از دلایل سقوط این دو بازار ریشه در عوامل اقتصادی داشته است، اما این امر به معنای غفلت از فضای سیاست های ملی و جهانی نیست. چرا که سیاست در هر دو بعد ملی و جهانی تحتتأثیر پویایی های حاکم بر رقابت ها و همکاری های ژئوپلیتیک است و همین مسئله در یک زنجیره از رخدادهای مختلف باعث تأثیر پذیرفتن اقتصاد می گردد. بهعبارتدیگر، ریسک ها و فرصت های ژئوپلیتیکی که در حوزه های مختلف وجود دارد باعث می گردد که بازار سرمایه بهصورت پیوسته تحتتأثیر رخدادهای مختلفی باشد که به وقوع می پیوندد. این موضوع نشاندهنده اهمیت آگاهی از جدیدترین تحلیل های ژئوپلیتیک و همچنین کسب شناخت از موضوع تأثیرگذار ژئواکونومی است؛ بنابراین، یکی از راهبردهایی که می تواند موردتوجه سرمایه گذاران قرار گیرد دریافت مشاوره از متخصصان ژئوپلیتیک است تا بهاینترتیب بتوانند به یاری ارزیابی هایی که در زمینه ریسک های ژئوپلیتیک صورت می پذیرد با اطمینان بیشتری به فعالیت در بازارهای اقتصادی بپردازند.