مرکز مشاوره اقتصادی ایرانیان

ریسک های ژئوپلیتیک ایالات متحده آمریکا: مرور کلی داده های اقتصاد آمریکا

در ارزیابی ریسک­ های ژئوپلیتیک در مقیاس جهانی و مطالعه تأثیر کنش‌های بازیگران مختلف هر تحلیلی به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به کشور امریکا مرتبط خواهد شد. چرا که این کشور به سبب قدرت اقتصادی، سیاسی، علمی، تولیدی و فناوری  که از آن برخوردار است به همان نسبت که به تأثیرگذاری بر فرایندهای حاکم بر سیاست جهانی می ­پردازد به‌صورت پیوسته از تحولاتی که در سطح جهان به وقوع می ­پیوندد تأثیر  می­ پذیرد. به همین علت اگر قرار باشد که به تحلیل ریسک­ های ژئوپلیتیک این کشور پرداخته شود ضرورت دارد که تحلیل ­های ارائه شده جامع، فراگیر و با درنظرگرفتن عوامل و عناصر تأثیرگذار باشد. ازاین‌رو باید گفت که بخش تحلیل ریسک ­های ژئوپلیتیک این کشور را باید یکی از بزرگ‌ترین مجموعه گزارش ­های تحلیلی قلمداد کرد که تدوین و ارائه آن در قالب یک گزارش منفرد ممکن نیست. بر همین اساس با در نظر  گرفتن مجموع شرایط، تصمیم گرفته شده است که اطلاعات و تحلیل­ های موجود به‌صورت پیوسته و سلسله‌وار ارائه گردد تا قابلیت بهره­ برداری از آن ها به‌صورت کامل فراهم آید.
ایالات متحده آمریکا و اقتصاد آن را به همان نسبت که بزرگ‌ترین منبع تولید ثروت جهانی است مهم‌ترین منشأ رخدادهای ژئواکونومیک جهان نیزی باید قلمداد کرد. این کشور بیش از 333  میلیون نفر جمعیت دارد. ایالات متحده آمریکا در سال 2021 میلادی با مجموع تولید ناخالص داخلی 24 هزار و 880 میلیارد دلار از  نظر اسمی بزرگ‌ترین اقتصاد جهان بوده است. در پایان سال 2021 میلادی نیز بر اساس تولید ناخالص داخلی بر پایه قدرت خرید، اقتصاد ایالات متحده آمریکا پس از چین رتبه دوم جهان را به دست آورده است. سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور بیش از 76 هزار دلار است. از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی اسمی این کشور در رتبه هشتم جهان و بر حسب تولید ناخالص داخلی بر پایه قدرت خرید ایالات متحده آمریکا در رتبه نهم جهان قرار می ­گیرد.
 
نمودار شماره 1: توزیع تولید ناخالص داخلی آمریکا

این کشور از نظر توزیع بخش ­های مختلف اقتصاد یکی از منحصربه‌فردترین الگوهای جهان را به خود  اختصاص داده است. همان گونه که در نمودار بالا به نمایش گذاشته شده است بخش خدمات بیش از 80 درصد مجموع تولید ناخالص داخلی ایالات متحده آمریکا را به خود اختصاص داده است، در  حالی که دو بخش کشاورزی و صنعت در  مجموع تنها 19.8 درصد اقتصاد آمریکا را در اختیار خود دارند.

اما  این نمودار و ارقام نباید  گمراه‌کننده باشد. چرا که از نظر اقتصادی تولید دو بخش کشاورزی و صنعت ایالات متحده آمریکا با اینکه بخش کوچکی از مجموع تولید ناخالص داخلی آمریکا را به خود اختصاص می­ دهند به‌تنهایی از مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهایی نظیر ایران، ترکیه، عراق و… بالاتر است.

از نظر مصارف داخلی باید به این نکته اشاره  کرد  که آمریکا بزرگ‌ترین بازار مصرف جهان است و به همین علت تغییراتی که در بازارهای داخلی این کشور به وقوع می­ پیوندد از ظرفیت آن برخوردار است که به تأثیرگذاری بر روی اقتصاد جهانی بپردازد. همان گونه  که در نمودار شماره 2 به نمایش گذاشته شده است بخش مصارف خانگی ایالات متحده آمریکا در مجموع 68.4 درصد از تولید  ناخالص داخلی این  کشور را در بر می­ گیرد. هم‌زمان، مصارف دولتی این کشور به بیش از 17.4 درصد تولید ناخالص داخلی این  کشور را شامل می­  شود که ارزش دلاری این مصارف دولتی به بیش از 3500  میلیارد دلار می ­رسد. همین حجم بالای بودجه و مصارف دولتی باعث شده است که دولت ایالات متحده آمریکا و مصارف آن به یک بخش مهم و تعیین‌کننده در اقتصاد این کشور و جهان تبدیل شود و هرگونه تغییری در هزینه­ های دولتی این کشور باعث به‌وجودآمدن تغییرات گسترده­ در معادلات اقتصاد جهانی گردد.

نمودار شماره 2: توزیع مصارف داخلی اقتصاد ایالات متحده آمریکا

سهم اسمی بخش کشاورزی در اقتصاد ایالات متحده آمریکا بیش  از 1050 میلیارد دلار است که باعث گردیده است بخش کشاورزی آمریکا به‌عنوان یکی از 5 اقتصاد قدرتمند کشاورزی جهان شناخته شود و تولیدات و مصارف کشاورزی این کشور  نقش تعیین ­کننده ­ای در روندهای جهانی بازار مواد غذایی، کشاورزی  و دارویی داشته باشد. سهم اسمی بخش صنعت آمریکا نیز به بیش از 4200 میلیارد دلار می­ رسد که به همین ترتیب باعث شده است بخش صنعت ایالات متحده آمریکا پس از چین در ردیف  دومین بخش صنعتی جهان قرار گیرد. هم‌زمان مجموع تولید ناخالص داخلی بخش خدمات ایالات متحده آمریکا نیز به بیش از 23 هزار میلیارد  دلار می­ رسد که زمینه­ ساز برتری قابل‌توجه این حوزه در اقتصاد جهانی گردیده است.

نکته ­ای که در مورد محاسبه جایگاه بخش­ های مختلف اقتصاد آمریکا باید موردتوجه قرار گیرد آن است که بخشی از فعالیت ­های بخش کشاورزی با صنایع ایالات متحده آمریکا نظیر داروسازی، صنایع مواد غذایی و صنایع شیمایی در  ارتباط هستند و همین امر باعث شده است که در برخی از آمارهای رسمی بخش ایجاد ارزش‌افزوده کشاورزی در فهرست ارزش‌افزوده صنعت لحاظ گردد. در این گزارش اما باهدف تحلیل بهتر اندازه بازار کشاورزی ایالات متحده آمریکا ارزش‌افزوده بخش کشاورزی به این حوزه اضافه گردیده است. به همین بر اساس ارزش اسمی، سهم بخش کشاورزی در اقتصاد ایالات متحده آمریکا به حدود 5 درصد می­ رسد. به هر صورت باید توجه داشت که بخش کشاورزی و صنایع غذایی و وابسته به این بخش باوجودآنکه در مجموع تنها حدود 5 درصد از اقتصاد را به خود اختصاص داده ­اند توانسته ­اند یک سهم قابل‌توجه 10.3 درصدی معادل 19.7 میلیون موقعیت شغلی در بازار کار آمریکا را داشته باشند. همین سهم گسترده کشاورزی در بازار کار باعث شده است که لابی صنایع کشاورزی ایالات متحده آمریکا در  کنگره آمریکا بسیار قدرتمند باشند و در هر دو حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی به نقش­ آفرینی بپردازند. به هر صورت باید گفت که در بخش کشاورزی، مواد غذایی و صنایع وابسته حوزه خدمات غذایی با یک سهم 5.5 درصدی از کل بازار کار آمریکا، بزرگ‌ترین تأمین‌کننده مشاغل در  این حوزه است. پس از این بخش خرده ­فروشی­ های  مواد  کشاورزی و مزرعه ­داری به ترتیب دومین و سومین بازار  کار بخش کشاورزی ایالات متحده آمریکا محسوب می ­شوند (نمودار شماره 3)

نمودار شماره 3: توزیع مشاغل در زیر حوزه‌‌های بخش کشاورزی. منبع وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا

مجموع نیروی کار فعال ایالات متحده آمریکا به بیش از 165 میلیون نفر می ­رسد که همین موضوع باعث شده است اقتصاد  آمریکا پس از دو کشور  چین و هند بزرگ‌ترین جمعیت نیروی کار فعال جهان را به خود اختصاص دهد.

یکی از مؤلفه‌های مهم در تعیین ریسک­ های ژئوپلیتیک توجه به شیوه مصرف منابع درآمدی در کشور است. همان گونه که در بالا نیز اشاره شد بخش دولت در ایالات متحده آمریکا هزینه حدود 17 درصد یا معادل 3500 میلیارد دلار از درآمدهای کلی کشور را بر عهده دارد. درحالی‌که مصارف شخصی و خانوادگی در  این کشور درمجموع بیش از 64 درصد از کل هزینه­ های صرف شده در اقتصاد این کشور را به خود اختصاص داده است. این رقم مصرفی از هر دو بعد درصدی و دلاری یکی از بالاترین ارقام را در جهان برای آمریکا ایجاد کرده است که باعث شده است بازار مصرف ایالات متحده آمریکا به‌عنوان یک موتور محرک برای اقتصاد و تولید این کشور به نقش‌آفرینی بپردازد. در بخش مصارف  شخصی، هزینه مسکونی با یک سهم 34.9 درصدی بیش از یک‌سوم هزینه­ های خانوارهای آمریکایی را به خود اختصاص داده است که باعث گردیده است این کشور در میان کشورهای صنعتی جهانی در رده­ های میانی هزینه مسکن قرار گیرد. دومین بخش پرهزینه در  سبد مصرفی خانواده­ های آمریکای حمل‌ونقل است که یک سهم 16 درصدی را شامل می ­شود. رتبه سوم به بیمه، رتبه چهارم به مواد غذایی و در نهایت رتبه پنجم به بخش سلامت خانواده اختصاص دارد (نمودار شماره 4).

نمودار شماره 4: سبد مصرفی خانوار در اقتصاد ایالات متحده آمریکا

حوزه انرژی یکی دیگر از حوزه­ های مهم اقتصاد آمریکا است که به سبب نقش تعیین‌کننده‌ای که در گردش سرمایه و کارکرد فرایندهای اقتصادی در این کشور دارد همواره از یک اهمیت ژئوپلیتیک قابل‌توجه برخوردار بوده است. کشور آمریکا از نظر ذخایر سوخت فسیلی در حوزه نفت در فهرست کشورهای غنی جهان قرار می­ گیرد. این کشور با اختصاص بیش از 2 درصد منابع تأیید شده نفت خام جهان در رتبه 11 جهان قرار دارد. بااین‌وجود اگر میزان ذخایر نفتی این کشور بر حسب سهم جمعیت این کشور از جمعیت جهان و سهم کلی اقتصاد آمریکا از اقتصاد جهانی محاسبه گردد مشخص می­ گردد که در مقایسه با دیگر کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت خام جهان این کشور را نباید از نظر ذخایر نفتی چندان ثروتمند دانست (نمودار شماره 5). علاوه بر این، باوجودآنکه این کشور از نظر ذخایر نفتی تثبیت شده در رتبه یازدهم جهان قرار دارد، میزان تولید نفت خام در این کشور به‌صورت قابل‌توجهی بالاتر از سایر کشورهای جهان است. به‌عبارت‌دیگر، آمریکا یکی از کشورهای جهان است که در مقایسه با ذخایر تثبیت شده نفت خام خود، برداشت نفت بالایی را از ذخایر خود انجام می­دهد (نمودار شماره 6).

نمودار شماره 5: مقایسه ذخایر نفت خام تأیید شده آمریکا با دیگر کشورهای دارای ذخایر نفت خام (ارقام به درصد)

نمودار شماره 6: رتبه و سهم کشورهای عمده تولیدکننده نفت خام جهان (میلیون بشکه نفت در روز)

از نظر ذخایر گاز طبیعی ایالات  متحده آمریکا با حدود 5 درصد ذخایر گاز تثبیت شده در رتبه چهارم جهان قرار دارد (نمودار شماره 7). بااین‌وجود این کشور از نظر تولید توانسته است با پیشی‌گرفتن از سایر تولیدکنندگان گاز طبیعی جهان با مجموع تولید 32.9 میلیون مترمکعب در رتبه نخست قرار گیرد. در حوزه مصرف  نیز این کشور با مصرف بیش از 27 میلیون مترمکعب گاز  بزرگ‌ترین مصرف‌کننده گاز طبیعی جهان  است (نمودار شماره 8). بخش مهمی از گازی که توسط  ایالات متحده آمریکا مصرف می­ شود برای تولید برقی مصرف می ­شود که برای تداوم فعالیت صنایع ایالات  متحده آمریکا مورداستفاده قرار می­ گیرد. به‌این‌ترتیب می ­توان اقتصاد آمریکا را انرژی ­محورترین اقتصاد جهان دانست که هرگونه اختلال در دسترسی آن به  منابع انرژی می ­تواند  باعث بروز نوسان در بازارهای مالی جهان گردد. بااین‌وجود نباید از یاد برد که نفت خام و گاز طبیعی تنها منابع تأمین‌کننده انرژی ایالات متحده آمریکا نیستند. این  کشور برای تأمین انرژی خود از طیف متنوعی از منابع انرژی نظیر نفت خام، گاز طبیعی، نیروی هسته ­ای، زغال‌سنگ، هیدروالکتریک، انرژی خورشیدی و سایر منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده می­ کند. همین موضوع باعث شده است که این کشور از نظر سبد تولید و مصرف انرژی متنوع ­ترین زیرساخت ­های اقتصادی و انرژی جهان را داشته باشد و به‌این‌ترتیب تحلیل ریسک­ های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک این کشور نسبت به سایر  اقتصادهای جهان دشوارتر و پیچیده ­تر گردد.

نمودار شماره 7: سهم آمریکا از ذخایر تثبیت شده گاز جهانی در پایان سال 2021 میلادی (سهم به درصد)

نمودار شماره 8: سهم ایالات  متحده آمریکا در استخراج گاز  طبیعی  در  بازارهای انرژی جهان (ارقام به میلیون مترمکعب است)

موارد بالا نشان‌دهنده آن است که اقتصاد  آمریکا به سبب اندازه، تنوع، کارایی و قابلیت­ هایی که دارد هم‌زمان از ریسک ­ها و فرصت های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک عمده ­ای برخوردار است که آن ها را می ­توان به‌صورت کلی در حوزه ­های زیر طبقه­  بندی کرد:

           (1) ریسک­ های ژئوپلیتیک ناشی از امنیت؛

           (2)ریسک­ های ژئوپلیتیک ناشی از اقتصاد؛

           (3) ریسک­ های ژئوپلیتیک ناشی سیاست.

هرکدام از این حوزه ­ها به سبب روابط و رقابت­ های ژئوپلیتیک آمریکا با  کشورهای  مختلف جهان از تنوع و پیچیدگی­ های منحصربه‌فردی  برخوردار است که تحلیل یکپارچه و فراگیر آن ها با دشواری و صرف زمان بسیار زیادی ممکن خواهد بود. ازاین‌رو ضرورت آن ایجاد می ­شود که این ریسک ­های ژئوپلیتیک در دسته­ های کوچک­تری طبقه ­بندی و تحلیل گرد. در این چارچوب به‌صورت کلی ریسک­ های مورد اشاره در بالا را می ­توان در قالب زیرگروه­ های زیر طبقه­ بندی  کرد تا در ادامه تحلیل آن ها با سهولت و دقت بیشتری  ممکن شود:

           ((1)) ریسک ­های ژئوپلیتیک امنیتی:

                    (1) تنش ­ها و رقابت­ های ژئوپلیتیک با نقش‌آفرینی آمریکا؛

                    (2) رخدادهای محلی و نقش ­آفرینی بازیگران غیر ملی؛

                    (3) تنش­ های ژئوپلیتیک بدون نقش‌آفرینی مستقیم آمریکا؛

                    (4) تغییرات جغرافیایی (اقلیمی، انسانی، امنیتی، سرزمینی و…) در جهان.

           ((2)) ریسک ­های ژئوپلیتیکی منبعث از  اقتصاد:

                    (1) ریسک ­ها و فرصت­ های بخش کشاورزی

                    (2)ریسک­ ها و فرصت­ های بخش صنعت

                    (3) ریسک­ ها و فرصت ­های بخش خدمات

                    (4) ریسک ­ها و فرصت ­های بخش انرژی

                   (5) ریسک­ های و فرصت­ های فناوری

           ((3)) ریسک ­های ژئوپلیتیک ناشی از تحولات سیاسی

                    (1) تحولات سیاسی داخلی در آمریکا؛

                    (2) تحولات سیاسی خارج از آمریکا.

برای تحلیل این ریسک­ های ژئوپلیتیک در ادامه این گزارش تلاش خواهد شد که در چارچوب یک نگاه سیستمی به بررسی تک‌تک این موارد پرداخته شود و هم‌زمان به تحلیل چگونگی تأثیرپذیری ژئو اکونومی آمریکا از این موارد و شیوه تأثیرگذاری آمریکا بر این حوزه ­ها پرداخته شود.

در این باره بیشتر بخوانید

اشتراک گذاری این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *