با نزدیکشدن به فصل سرما در نیمکره شمالی، اهمیت فصلی انرژیهای فسیلی روند صعودی به خود گرفته است. در این میان، ژئوپلیتیک انرژی و ریسکهای آن به دنبال مناقشه ژئوپلیتیک روسیه ـ اوکراین و صفآرایی کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا در برابر روسیه از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است و محور رقابتهای ژئوپلیتیکی قرار گرفته است. در این فرایند آنچه که بیشازپیش حائز اهمیت است ژئوپلیتیک انرژی روسیه است که یکی از بزرگترین تأمینکنندگان گاز طبیعی، نفت خام و زغالسنگ جهان است. به همین علت به نظر میرسد که برای درک بهتر ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی جهان، نیاز است که در گام نخست به ارائه مجموعه تحلیلهای از ژئوپلیتیک و ژئو اکونومی انرژی روسیه پرداخته شود.
کشور روسیه، در حوزه ذخایر گاز طبیعی، با در اختیار داشتن 1688228000 میلیون فوت مکعب گاز بیش از 24.3 درصد از کل ذخایر گاز طبیعی ثبتشده در رتبه نخست جهان قرار دارد. رتبه دوم نیز در اختیار کشور ایران قرار دارد که بهتنهایی با 1201382000 میلیون فوت مکعب گاز طبیعی بیش از 17.3 از گاز جهان را به خود اختصاص داده است. پس از کشورهای ایران و روسیه به ترتیب کشورهای قطر، آمریکا، عربستان و ترکمنستان قرار دارند. بهعبارتدیگر، سه کشور روسیه، ایران و قطر در مجموع 54.1 درصد از کل ذخایر گاز جهان را در اختیار خود دارند (نمودار شماره 1)
نمودار 1: توزیع جهانی ذخایر گاز طبیعی
در حوزه استخراج، تولید، مصرف و صدور گاز طبیعی، دادههای بینالمللی حاکی از آن است که کشور روسیه را بهصورت ترکیبی میتوان مهمترین تولیدکننده، مصرفکننده و صادرکننده گاز طبیعی جهان دانست. در سال 2021 میلادی کشور روسیه از طریق خط لوله بیش از 201.7 میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی صادر کرده است. در همین سال صادرات گاز طبیعی روسیه بهصورت الانجی معادل 39.6 میلیارد فوت مکعب بوده است. بهعبارتدیگر از نظر صدور گاز طبیعی از طریق خط لوله، این کشور بدون شک مهمترین تولیدکننده و صادرکننده جهان است. اما نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که در ژئوپلیتیک انرژی روسیه باید ترکیب صادرات گاز طبیعی این کشور را در برابر ترکیب صادرات کشورهای رقیب روسیه قرار داد.
همانطور که اشاره شد از نظر صدور گاز طبیعی بهوسیله خطوط لوله، روسیه از یک برتری استراتژیکی نسبت به رقبای برخوردار است. این برتری بهواسطه موقعیت مناسب میادین گازی روسیه در قطب شمال و غرب این کشور فراهم شده است که به این کشور اجازه میدهد تا یک مجموعه گسترده از زیرساختهای تولید، استخراج و صدور گاز طبیعی بهوسیله لوله را برای خود فراهم کند و بهاینترتیب به مهمترین تأمینکننده گاز طبیعی قاره اروپا تبدیل شود. در این حوزه، روسیه از نظر تولید و صدور گاز طبیعی بهوسیله لوله در مقیاس جهانی با چهار رقیب بالقوه روبهرو است که به نسبت از زیرساختهای مناسبی در حوزه استخراج و صدور گاز طبیعی برخوردار هستند. این کشورها به ترتیب عبارت هستند از: ایالات متحده آمریکا، نروژ، کانادا، الجزایر و ترکمنستان (نمودار شماره 2). اما وجود زیرساختهای مناسب برای صدور گاز طبیعی بهتنهایی کافی نیست، آنچه که در اینجا اهمیت پیدا میکند ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دسترسی است. بهاینترتیب، از میان رقبای گازی روسیه در حوزه صدور گاز طبیعی بهوسیله خطوط لوله دو کشور ایالات متحده آمریکا و ترکمنستان به علت تنگناهای ژئوپلیتیکی دسترسی به بازارهای گاز اروپا، از میان رقبا خارج میشوند. کمااینکه عمده صادرات گاز طبیعی ایالات متحده آمریکا به دو کشور مکزیک و کانادا است و ترکمنستان نیز تمرکز خود را بر روی صدور گاز به جمهوری آذربایجان، ترکیه و سایر کشورهای همسایه خود قرار داده است. بهاینترتیب باید گفت که در حوزه تأمین گاز طبیعی بهوسیله خطوط لوله انتقال گاز، کشور روسیه تنها با دو رقیب عمده و بالفعل یعنی نروژ و الجزایر مواجه است: این دو کشور بهواسطه خطوط انتقال گازی که در دریای شمال و دریای مدیترانه ایجاد کردهاند در حال حاضر از تأمینکنندگان عمده گاز طبیعی اتحادیه اروپا هستند. با وجود این، به سبب ظرفیت اندک تولید و چالشهای خطوط انتقال گاز طبیعی به خاک اروپا حداقل تا 5 سال آینده نمیتوانند چالش مهمی را برای برتری ژئواکونومیک روسیه در بازار گاز طبیعی اروپا ایجاد کنند. اما استراتژیستهای اقتصادی روسیه از این نکته بهخوبی آگاه دارند که این دو کشور به سبب نزدیکی به خاک اروپا ظرفیت آن را دارند که با گسترش سرمایهگذاریهای مشترک بر روی میادین گازی خود، گاز طبیعی به نسبت ارزانی را برای اتحادیه اروپا فراهم کنند که باعث کاهش ریسک ژئوپلیتیکی وابستگی این کشورها به روسیه گردد. بهعبارتدیگر، هرچند این دو کشور در حال حاضر و در کوتاهمدت، ظرفیت تهدید بازار گاز روسیه را ندارند. اما ریسکهای ژئوپلیتیکی که روسیه در نتیجه تحریم گازی بر اتحادیه اروپا وضع کرده است بدون شک وضعیتی را به وجود آورده است که کشورهای اروپایی را برای کاهش وابستگی به روسیه و خلع سلاح روسیه به سمت افزایش واردات گاز طبیعی از این کشورها ترغیب نمایند. به بیان دیگر، ریسکهای ژئوپلیتیکی که روسیه بهوسیله گاز به اتحادیه اروپا تحمیل کرده است در یک شرایط پیچیده میتواند به سلاحی تبدیل شود که در نهایت باعث میگردد روسیه بخش قابلتوجهی از سهم 40 درصدی خود را در نتیجه رقابتهای جدید حوزه ژئو انرژی و تأمین گاز طبیعی اروپا از دست بدهد و به کشورهایی چون نروژ و الجزایر واگذار گردد.
نمودار 2: بزرگترین صادرکنندگان گاز طبیعی جهان به وسیله خطوط انتقال گاز. ارقام به میلیارد متر مکعب)
در حوزه ژئوپلیتیک انرژی، گاز روسیه با یک اسب تروای خطرناک روبهرو است که میتواند در شرایطی خاص باعث خروج کامل روسیه از مهمترین بازار گاز جهان، یعنی اتحادیه اروپا گردد. این اسب تروا فناوری انتقال گاز طبیعی بهصورت ال ان اجی است. تعدادی از مهمترین تولیدکنندگان گاز طبیعی جهان به سبب موقعیت جغرافیایی که در آن قرار دارند ظرفیت محیطی مناسبی برای استفاده از خطوط لوله انتقال گاز طبیعی را در اختیار ندارند. همین مسئله باعث شده است که این کشورها برای ایجاد تأسیسات تبدیل گاز طبیعی به ال ان جی یا گاز مایع سرمایهگذاری گستردهای را انجام دهند و در این زمینه در مقابل روسیه به برتری دست پیدا کنند. تبدیل گاز طبیعی به گاز مایع این فرصت را ایجاد میکند تا این حامل انرژی در مقادیر عظیم و در فاصلههای دور جابهجا کنند. در حال حاضر سه کشور ایالات متحده آمریکا، قطر و استرالیا این استراتژی تولید و صدور گاز را بیشتر موردتوجه قرار دادهاند و نسبت به روسیه سهم بسیار بیشتری را در صدور گاز مایع به خود اختصاص دادهاند. افزون بر این، این سه کشور به سبب آنکه در زمره کشورهای پیشروی جهان در زمینه تولید گاز مایع هستند، از نظر زیرساختی توانستهاند هزینههای تولید گاز مایع را بهصورت قابلتوجهی برای خود کاهش دهند و صدور گاز مایع را به یک استراتژی با صرفه اقتصادی بالا تبدیل کنند. نکته جالب آن است که هر سه کشور، بازارهای انرژی گاز مایع خود را در فواصل جغرافیایی دور پیدا کردهاند و این ظرفیت را دارند که بخش مهمی از بازارهای گاز طبیعی روسیه را در اروپا به خود اختصاص دهند (نمودار شماره 3).
نمودار 3: بزرگترین صادرکنندگان گاز مایع جهان. ارقام به میلیارد متر مکعب است
افزون بر این، این کشورها باتوجهبه جمعیت و زیرساختهای اقتصادی خود توانایی صدور گاز در بلندمدت را نیز دارند؛ بنابراین چنانچه بر پیچیدگیهای ژئوپلیتیک انرژی جهان افزوده شود، این احتمال وجود دارد که سه کشور قطر، ایالات متحده آمریکا و استرالیا با انجام سرمایهگذاریهای جدید و همچنین جذب مشتریان جدید و ثروتمند در اتحادیه اروپا به توسعه زیرساختهای تولید گاز مایع بپردازند و بهاینترتیب بخشی از بازار گاز اروپا را به خود اختصاص دهند و سهم روسیه را در این قاره به خود اختصاص دهند. در کنار این سه بازیگر عمده دو کشور نیجریه و الجزایر قرار دارند که مترصد کسب بازارهای جدید برای انرژی خود هستند و هم اکنون نیز سرمایهگذاری گسترده خود را بر روی تولید گاز مایع آغاز کردهاند. بهاینترتیب میتوان گفت که روسیه در حوزه صدور گاز مایع با ریسکهای ژئوپلیتیک مختلفی مواجه است که در صدور بیتوجهی به آنها ممکن است برای اقتصاد، سیاست و امنیت این کشور آسیبزا باشد.
بهصورت خلاصه، تحلیلهای این گزارش مبین این نکته است که هرچند روسیه از نظر ذخایر گاز طبیعی و صدور آن در جهان یک موقعیت منحصربهفرد را به خود اختصاص داده است و بهاینترتیب از چنان توانایی برخوردار است تا با بهرهگیری از ابزار ژئوپلیتیکی گاز به ایجاد ریسکهای ژئوپلیتیک جدید و جدی برای رقبای خود در اتحادیه اروپا بپردازد، اما نقاط آسیبزای متعددی نیز وجود دارد که در بلندمدت میتواند هزینههای اقتصادی مختلف و گستردهای را برای این کشور به همراه داشته باشد. به بیان دیگر، در حال حاضر کشور روسیه به علت برتری قابلتوجه در ایجاد خطوط گاز طبیعی در اتحادیه اروپا توانسته است سهم قابلتوجهی از بازار گاز طبیعی اروپا را به خود اختصاص دهد و همزمان زمینه را برای وابستگی کشورهای اتحادیه اروپا به خود فراهم کند. بهگونهای که در سال 2022 میلادی کشور روسیه بهدفعات از گاز طبیعی بهعنوان یک سلاح اقتصادی علیه کشورهای اروپایی استفاده کرده است و ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی و ژئواکونومیک این کشورها را افزایش داده است. این راهبرد روسیه در کنار احساس نیاز کشورهای غربی برای مهار ژئوپلیتیک روسیه، رقبای غربی روسیه را به این نتیجه رسانده است که باید هر چه سریعتر برای ازمیانبردن هژمونی روسیه در بازار انرژی اروپا اقدامات مناسبی را مدنظر قرار دهند.
از جمله اقداماتی که کشورهای اروپایی میتوانند انجام دهند، گسترش سرمایهگذاری مشترک بر روی میادین گاز طبیعی نروژ در دریای شمال و میادین گاز طبیعی الجزایر و ایجاد خطوط انتقال گاز جدید است. این استراتژی میتواند بهعنوان یکی از ستونهای شکست هژمونی انرژی روسیه به کار گرفته شود. استراتژی دوم اتحادیه اروپا میتواند گسترش همکاریهای اقتصادی در بخش انرژی و تأمین انرژی موردنیاز خود از کشورهای دوردستی مانند ایالات متحده آمریکا، قطر، نیجریه، استرالیا و حتی ایران باشد تا با استفاده از فناوری تبدیل گاز طبیعی به گاز مایع امکان واردات گاز از این کشورها فراهم گردد. در چنین وضعیتی و با ظهور بازیگران جدید حوزه انرژی برای تأمین انرژی اروپا، نوعی توازن ژئو انرژی ایجاد خواهد شد و از میزان وابستگی چالشبرانگیز انرژی به روسیه کاسته میشود. بهاینترتیب میتوان گفت که هرچند در کوتاهمدت همچنان روسیه از توانایی حفظ هژمونی انرژی بر اروپا برخوردار است، اما ضرورتهای ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک احتمالاً اتحادیه اروپا را به این نتیجه خواهد رساند که بهتر است برای جلوگیری از ایجاد ریسکهای ژئوپلیتیک جدید به دنبال منابع تأمینکننده گاز طبیعی باثباتتری بروند که کمتر از روسیه انگیزه برای اعمال فشار بر اروپا داشته باشند. استراتژی سوم اتحادیه اروپا در نتیجه فاصله جغرافیایی و ژئوپلیتیک دسترسی قابل تبیین و تفسیر است. از آنجا که روسیه، همسایه بلافصل اروپا است و از سوی دیگر بزرگترین تأمینکننده انرژی در جهان به شمار میآید، بنابراین با اتخاذ رویکردی واقعبینانه، اتحادیه اروپا میتواند به تعامل با روسیه و تأمین انرژی از این کشور بپردازد. بهعبارتدیگر، دو عامل کوتاهی فاصله جغرافیایی و موقعیت ممتاز روسیه در ژئوپلیتیک انرژی جهان، نوعی سیاست موازنه ژئوپلیتیکی را برای اتحادیه اروپا نسبت به روسیه دیکته میکند. در چنین برخوردی و در ارتباط با مناقشه میان اکراین و روسیه، به نظر میرسد اتحادیه اروپا بایستی با اتخاذ دیپلماسی متعادل، نقش میانجی را ایفا کرده که از این راه، منافع دیپلماسی انرژی اتحادیه اروپا حاصل میشود و علیرغم توجه به دیگر بازیگران حوزه ژئو انرژی در کوتاهمدت، میتواند از دسترسی به گاز روسیه در بلندمدت بهرهمند شود.