اگر ژئوپلیتیک را عملکرد و رقابت قدرتها برای سلطه بر جهان یا منطقه یا استفاده از امکاناتی که منابع جغرافیایی در اختیار میدهد، تعریف کنیم، طیفی از کنشها و واکنشها را در جهان سیاست در برمیگیرد که خود دارای علل و پیامدهای مختلفی است. ازاینرو، ژئوپلیتیک با طیفی از موارد از علل گرمشدن کره زمین و تغییرات اقلیمی گرفته تا فروپاشی تجاری بزرگ و تروریسم و تنشهای هستهای و … را در بر میگیرد.
ریسک ژئوپلیتیکی نیز آنگونه که برخی کارشناسان اذعان دارند، بهاحتمال نبردها، حملات تروریستی و اختلافات میان کشورها اشاره دارد که جریان عادی و صلحآمیز تعاملات بینالمللی را مختل میکند. به عبارتی دیگر، ریسکهای ژئوپلیتیکی بهعنوان ریسکهای مرتبط با تروریسم، تنشها و جنگهای میان کشورهای مختلف تعریف میشوند که همگی تأثیر قابلتوجهی بر روابط بینالمللی کشورها دارند. هنگامی که سیاستگذاران، کشورها، شرکتها و مؤسسات، پیامدهای بالقوه سیاستهای خود را بر سایر مقامات، مناطق، مؤسسات و شرکتهای منتخب بررسی میکنند، درگیر رقابتها و یا همکاریهای ژئوپلیتیکی هستند.
یکی از حوزههایی که در آن شاهد نقشآفرینی ریسک ژئوپلیتیکی میتوان بود بازارهای انرژی جهان است که بهصورت فزایندهای از فرایندهای سیاسی و رخدادهای ژئوپلیتیک تأثیر میپذیرد. یکی از عوامل اصلی در پیدایش ریسکهای ژئوپلیتیک انرژی، موضوع نابرابری در مالکیت و دسترسی به منابع انرژی در سطح جهان است که باعث شده است بسیاری از پویاییهای سیاست جهانی در حول رقابت برای دسترسی به منابع انرژی شکل بگیرد. تجارت پیچیده انرژی در بازار بینالمللی انرژی توسط عناصر پیچیده متعددی شکل میگیرد که بر بازار جهانی انرژی بهعنوان یک کل تأثیر میگذارد. از سرآغاز قرن بیست ویکم، رویدادهای اقتصادی و سیاسی متعددی منجر به نوسانات مداوم در ریسکهای ژئوپلیتیکی شده است که تأثیر مستقیم و عمدهای بر تجارت بازار انرژی داشته است. از همین رو، ریسکهای ژئوپلیتیکی به طور گستردهای بهعنوان عوامل مهمی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری سرمایهگذاران تجاری، بانکداران، مطبوعات و بخش مالی در نظر گرفته میشوند. ریسکهای ژئوپلیتیکی همچنین تأثیر قابلتوجهی بر چرخه تجاری و بازارهای مالی و تجارت بینالمللی دارند. این رویدادها از نظر دامنه گسترش، جهانی هستند و به طور جداییناپذیری به هم مرتبط هستند. به این معنی که تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد همه کشورها و به طور غیرمستقیم بر روابط اقتصادی آنها دارند. در اینجا بهعنوان نمونه حملات تروریستی و درگیریهای کم شدت داخلی ممکن است با کاهش ارزشهای آینده نسبت به زمان حال، ضمن ایجاد ریسکهای ژئوپلیتیک زمینه را برای بروز انقباض اقتصادی فراهم آورند. نکته قابلتوجه آن است که اینگونه از ریسکهای ژئوپلیتیک بیشتر در کشورهای درحالتوسعه به وقوع میپیوندند تا در کشورهای توسعهیافته؛ بنابراین ضرورت نگاه موشکافانه به این موضوع اهمیت بسزایی پیدا میکند. اما با وجود این اهمیت فزاینده به دلایل مختلفی مؤسسات تحقیقاتی و اقتصادی تمایل اندکی را برای انجام این پژوهشهای کاربردی از خود نشان دادهاند و همین موضوع در نهایت باعث ایجاد یک خلأ اطلاعاتی در زمینه چگونگی اثرگذاری ریسکهای ژئوپلیتیکی بر کشورهای درحالتوسعه شده است. باتوجهبه اهمیت این موضوع برای حیات اقتصادی کشورها، در حال حاضر توجه ویژهای به ملاحظات ژئوپلیتیکی و مدیریت ریسکهای ژئوپلیتیکی در افق اقتصادی کشورها میشود. عربستان سعودی، از جمله کشورهایی است که مسائل و رخدادهای ژئوپلیتیکی نقش مهمی در اقتصاد این کشور دارد. ازآنجاکه اقتصاد عربستان سعودی بهشدت به تجارت نفت وابسته است و به طور قابلتوجهی از ذخایر نفتی برخوردار است و صادرکننده عمده نفت خام و فرآوردههای نفتی است و نقش مهمی در اوپک دارد؛ ریسک ژئوپلیتیکی به کانون اصلی توجه کارشناسان و محققان تبدیل شده است. از دیگر دلایل توجه به ملاحظات ژئوپلیتیکی در عربستان سعودی، متأثر شدن قیمت نفت در نتیجه نوسانات قیمت نفت، بازار بینالمللی انرژی و تقاضای برای انرژی در سطح جهان است. همچنین ارزیابی تأثیر ریسکهای ژئوپلیتیکی بر بخش تجارتهای بینالمللی عربستان سعودی هم در بخش واردات و هم در بخش صادرات قابلتأمل است.
عربستان سعودی بهواسطه اینکه بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت در جهان است و دارای بزرگترین مخازن نفتی در جهان با سهمی در حدود 15 درصد است. بخش قابلتوجهی از تولید ناخالص داخلیاش متکی به اقتصاد نفتی است. در دهههای 1970 و 1980، تقریباً 95 درصد از بودجه دولت از طریق درآمد نفت تأمین میشد. این سهم در طول دهه 1990 به حدود 75 درصد کاهش یافت. پس از آن، عربستان سعودی فاقد سیاستهای مالی مناسبی بود که به این کشور اجازه میداد در طول زمان پرداختهای درآمد نفتی را به حداکثر برساند و درعینحال نوسانات سود را به حداقل برساند. با درنظرگرفتن چنین وضعیتی، تنوع اقتصادی، اولویت اصلی در سیاستگذاری این کشور قرار گرفته است. بااینحال، باتوجهبه اهمیت این عامل، نیاز عربستان سعودی به تنوع بخشیدن به اقتصاد خود، روزبهروز از اهمیت حیاتیتری برخوردار شده است. این امر اقتصاد کشور را از اتکای صرف به مخارج دولت و درآمدهای نفتی متنوع میکند. در چنین وضعیتی و در نتیجه نوسانات شدید قیمت نفت تا سال 2015 و متأثر شدن اقتصاد عربستان سعودی، مقامات این کشور در سال 2016 از دستور کار اصلاحات اقتصادی افق 2030 رونمایی کردند. بر پایه چنین برنامهای، اهداف خاص برای افزایش رقابتپذیری کشور و تنوع بخشیدن به اقتصاد این کشور تعیین شده است.
درحالیکه اولویتهای مشخص شده در سیاستها و افقهای گذشته، شامل مواردی از جمله تمرکز بر توسعه منابع درآمدی جایگزین برای دولت، مانند درآمد حاصل از صندوق ثروت، کارمزدها و مالیاتها و همچنین کاهش هزینههای عمومی و افزایش نقش بخش خصوصی برای تقویت اشتغال و رشد تولید ناخالص داخلی در عربستان بود؛ افق 3030، به دلیل افزایش تجارت و تنوعبخشی به رشد تولید ناخالص داخلی منجر به جریانهای درآمدی متعددی برای دولت میشود. بااینحال، قیمت نفت و ریسکهای ژئوپلیتیکی به طور مداوم بر استراتژیها و تکنیکهای قبلی اثر گذاشته است. با تنوعبخشی اقتصادی و اجرای سیاستهای افق 2030 میتوان ریسکهای ژئوپلیتیکی عربستان را کاهش داد. چنین وضعیتی مستقیماً به تجارت کشور کمک میکند.
برنامه افق 2030، یک برنامه تحولی عظیم است که بر سه ستون متمرکز است: «جامعه پرانرژی[1]؛ اقتصاد شکوفا[2] و ملت باانگیزه[3]». اقتصاد شکوفا تنها در صورتی امکانپذیر است که نظام آموزشی با تقاضاهای بازار همسو باشد. این تنها در صورتی امکانپذیر است که افق موردنظر تشخیص دهد که توسعه بلندمدت اقتصادی قرن بیست ویکم مبتنی بر دانش خواهد بود. این برنامه اصلاحات اقتصادی که تحتنظر دربار پادشاه عربستان تدوین شده است، به دنبال توانمندسازی شهروندان، افزایش درآمد دولت و جداکردن قیمت نفت و بودجه است که تغییرات قابلتوجهی در جامعه و اقتصاد عربستان ایجاد میکند. اهداف اولیه افق 2030، افزایش صادرات غیرنفتی به 50 درصد درآمد دولت و افزایش سهم بخش خصوصی از اقتصاد از 40 درصد به 50 درصد است. بااینحال، در چنین مسیری، عربستان سعودی با ریسکهای ژئوپلیتیکی متعددی روبهرو است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر روند اجرای برنامه اثرگذار است. از جمله آنها اختلافات و درگیریهای سیاسی عربستان و قطر که تأثیر قابلتوجهی بر شورای همکاری خلیجفارس دارد. همچنین درگیری نظامی با همسایه خود یمن و تهدیداتی که از سوی این کشور در فضای سرزمینی خود مواجه است؛ مانند حمله موشکی به آرامکو در سپتامبر 2019 که با خسارات قابلتوجهی همراه بود. بهگونهای که چنین حمله ویرانگری منجر به کاهش 50 درصدی تولید نفت عربستان شد. افزون بر این، رقابتهای ژئوپلیتیکی با ایران بهعنوان رقیب منطقهای در شرایط تقابلی میتواند ریسکهای ژئوپلیتیکی سرمایهگذاری را در عربستان بالا ببرد.
باتوجهبه آنچه بیان شد، ریسکهای ژئوپلیتیکی تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد و چشمانداز اقتصادی عربستان سعودی دارند. این تأثیرات که عمدتاً منفی و با درجه ریسک بالا شناسایی شدهاند، بدین صورت است که با افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی، حجم سرمایهگذاریها و تجارت بینالمللی عربستان تحتالشعاع قرار گرفته و کاهش مییابد که این وضعیت، پیامدهای نامطلوبی برای این کشور به دنبال دارد.
[1] energetic society
[2] thriving economy
[3] motivated nation