ازیکطرف، حامیان جمهوری اسلامی ایران به رهبری نوری المالکی و حکیم به دنبال آن هستند که تحت نفوذ و حمایت جمهوری اسلامی ایران فردی را برای مقام نخست وزیری انتخاب نمایند که مورد رضایت و حمایت ایران باشد و از طرف دیگر جریان سائرون به رهبری مقتدی صدر به دنبال آن است که تحت هر شرایطی سیاستمداری برای پست نخست وزیری معرفی شود که از نظر سیاسی دارای مواضع نزدیک به ایران نباشد. در نتیجه این اختلافات سایر بازیگران شیعه نظیر حیدر العبادی نیز به یک تصمیم قطعی نرسیدند و تلاش نمودند که با ایجاد موازنه در بلوکه شیعه عراق شرایط برای حفظ پارلمان فعلی محیا شود. بااینوجود با تداوم اختلافات میان بلوک شیعه عراق جریان سائرون به رهبری مقتدی صدر خواستار انحلال پارلمان عراق و برگزاری انتخابات زودرس گردید. عمده تحلیل جریان سائرون مبتنی بر این حقیقت میدانی است که حضور پرشمار حامیان این جریان سیاسی در منطقه سبز بغداد نه تنها نشاندهنده برتری آنان در صندوق رای است و در انتخابات احتمالی به پیروزی گسترده سائرون و فهرست مورد حمایت آن ها منتهی می شود، بلکه زمینه آن را نیز فراهم می کند تا احزاب غیرشیعه عراق که نفوذ ژئوپلیتیک ایران در این کشور را برنمیتابند نیز از سوی مخالفان جمهوری اسلامی ایران بهصورت فعالانه تری مورد حمایت قرار گیرند.
از طرف دیگر، نوری المالکی و حکیم باتکیهبر یک ریسک محاسبه شده ترجیح می دهند که شانس خود را در پارلمان فعلی عراق امتحان نمایند و به هر طریق ممکنی با فراهم نمودن اکثریت نسبی مورد وثوق قانون اساسی در عراق دست به انتخاب نخست وزیری بزنند که در راستای گرایش های سیاسی آنان باشد. به این ترتیب، آنان نه تنها در زمینه عدم معرفی یک چهره نزدیک به ایران حاضر به نرمش در برابر سائرون نیستند، بلکه امیدوار هستند که با جلوگیری از انحلال پارلمان عراق مانع از افزایش ریسک قدرت یابی جریان سائرون در پارلمان بعدی شوند. مجموعه این شرایط باعث شده است که حداقل در آینده نزدیک چشم انداز روشنی در مورد سرنوشت پارلمان عراق و انتخاب نخست وزیر این کشور وجود نداشته باشد.
اما از نظر ژئوپلیتیک وضعیت کنونی به چه معنا خواهد بود و سناریوهای ژئوپلیتیک محتمل بر اساس وضعیت کنونی حاکم بر عرصه سیاسی عراق به چه شکل قابل ترسیم است. برای این تحلیل و بررسی این موضوع ناگزیر از آن هستیم که بهصورت خلاصه به تحلیل جایگاه بازیگران مختلف در سیاست داخلی عراق بپردازیم و بر اساس این تحلیل ها مشخص نماییم که سناریوهای مطلوب و غیر مطلوب هرکدام از این بازیگران چیست.
(1) بازیگران سیاسی در داخل عراق
الف- سناریوی مطلوب حامیان ایران در بلوک شیعه عراق
حامیان جمهوری اسلامی ایران در عراق که عمدتاً در میان احزاب شیعه حامی نوری المالکی و حکیم قرار دارند ترجیح میدهند که با کسب حمایت سایر احزاب مخالف جریان سائرون فرایند انتخاب نخست وزیر را تکمیل نموده و به این ترتیب با جلوگیری از انحلال پارلمان از فرایند خیزش قدرت جریان صدر جلوگیری نمایند.
ب- سناریوی مطلوب مخالفان ایران در بلوک شیعه عراق
جریان سائرون به رهبری مقتدی صدر امیدوار است که با عدم همراهی احزاب سنی و کرد عراق از گروه های حامی ایران در میان شیعیان فرایند انتخاب نخست وزیری در پارلمان فعلی متوقف شود. بااینوجود، حجم گسترده مذاکرات سیاسی داخلی در عراق از سوی حامیان ایران برای کسب حمایت احزاب رقیب سائرون مقتدی صدر را به این نتیجه رساند که احتمال شکست سناریوی مطلوب او وجود دارد. به همین دلیل نمایندگان عضو سائرون از پارلمان عراق استعفا دادند و خواستار انحلال پارلمان عراق شدند تا مقتدی صدر و حامیان او شانس خود را در پارلمان بعدی آزمایش کنند.
ج) سناریوی مطلوب احزاب سنی و کرد عراق
این احزاب بهصورت سنتی رابطه بسیار نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران ندارند و ترجیح اصلی آنان این است که به هر میزان ممکن از سطح نفوذ ایران در سیاست داخلی عراق کاسته شود. ظهور و قدرت یابی مقتدی صدر برای آنان بهمثابه یک فرصت بی نظیر نگریسته می شود. هرچند بسیاری از مواضع و سوابق سیاسی مقتدی صدر باعث نگرانی آن ها شده است و بسیاری از سیاستمداران کرد و عرب سنی عراق از پیامدهای اقدامات صدر برای سیاست، امنیت و اقتصاد عراق نگران هستند و فعالیت های شاخه نظامی جریان صدر را مصداق نادیدهگرفتن قانون اساسی عراق می دانند که می تواند در آینده باعث بروز تنش هایی میان عراق و آمریکا گردد، اما در مقابل آنان بر این باور هستند که فعالیت حزب سائرون باعث شده است که یک تشتت جدی در میان احزاب شیعه عراق به وجود آید و بهاینترتیب زمینه برای کاهش نفوذ ژئوپلیتیک ایران در سیاست عراق کاهش پیدا کند. به این ترتیب، احزاب کرد و سنی عراق تلاش می کنند تا با پرهیز از مداخله مستقیم در تنش داخلی بلوک شیعه بهصورت غیرمستقیم به گسترش شکاف ها در این بلوک یاری برسانند و در بلندمدت هم از سطح نفوذ و تأثیرگذاری ایران در سیاست عراق بکاهند و هم با جلوگیری از ایجاد انسجام میان احزاب شیعه مانع از آن شوند که بلوکه شیعه عراق بهصورت کامل به اهداف خود در سیاست داخلی عراق دست پیدا کند.
(2) بازیگران فراملی در عراق
الف- ایالات متحده آمریکا
برای ایالات متحده آمریکا قدرتیابی هرکدام از دو طیف عمده بلوک شیعه هرچند می تواند نتایج متفاوتی را برای سیاست داخلی عراق به همراه داشته باشد، اما از نظر ژئوپلیتیک به ضرر منافع ایالات متحده آمریکا خواهد بود. چرا که در صورت موفقیت طیف حامی ایران در بلوک شیعه عراق رای انتخاب نخستوزیر حامی ایران، نقش و تأثیر ایران در دولت عراق بهصورت گسترده ای حفظ خواهد شد و این موضوع هم می تواند به ضرر منافع ملی آمریکا در عراق باشد و هم زمینه را برای احساس نگرانی متحدان منطقه ای و داخلی آمریکا فراهم کند. از طرف دیگر، جریان صدر در دو دهه گذشته ثابت کرده است که در مخالفت بانفوذ آمریکا در عراق نه تنها فرق چندانی با حامیان ایران ندارد؛ بلکه از انجام اقدامات نظامی نیز واهمهای ندارد. به عبارت دیگر، سیاست های ملی گرایانه شیعی جریان صدر از نظر تحلیلگران امنیتی آمریکا می تواند به یک عامل مهم برای بی ثباتی عراق و در معرض خطر قرارگرفتن منافع ملی آمریکا تبدیل شود. در نتیجه، سناریوی مطلوب برای ایالات متحده امریکا آن است که احزاب شیعه عراق بر روی انتخاب یک فرد میانه برای پست نخستوزیری به توافق برسند که باعث حفظ تعادل در این بلوک شود.
ب- جمهوری اسلامی ایران
مطلوب ترین گزینه برای جمهوری اسلامی ایران انتخاب نخست وزیری است که برخاسته از احزاب حامی ایران باشد. این موضوع تضمین کننده نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در سیاست داخلی عراق خواهد بود و در بلندمدت به حفظ منافع جمهوری اسلامی ایران در عراق یاری خواهد رساند. از طرف دیگر، مقتدی صدر که به دنبال افزایش نفوذ سیاسی خود است سالهاست تلاش میکند تا از زیر سایه حمایت جمهوری اسلامی ایران خارج شود. به باور جمهوری اسلامی ایران، اقدامات صدر میتواند به عاملی برای ایجاد گسست در میان شیعیان عراق منجر شود و زمینه را برای خیزش جریان های ملی گرایانه عرب در عراق فراهم کند که از نظر تاریخی بهعنوان یک تهدید علیه ایران فعالیت کرده اند. بااینوجود، ممکن است بن بست سیاسی موجود در پارلمان عراق ایران را به این نتیجه برساند که به یک فرد میانه رو برای نخستوزیری عراق رضایت دهد. این همان نقطهای است که باعث می شود دو کشور ایران و ایالات متحده آمریکا علیرغم منافع ملی متفاوتی که دارند در عمل به یک نقطه توافق در سیاست داخلی عراق دست پیدا کنند.
ج- سناریوی مطلوب عربستان سعودی
برای عربستان سعودی مطلوب ترین سناریوی ممکن انتخاب یک نخست وزیر مستقل است که از مواضع نزدیکی با هر دو جریان شیعه حامی و مخالف جمهوری اسلامی ایران برخوردار نباشد. اما این سناریو بهاحتمالقریببهیقین فقط بر روی کاغذ خواهد ماند، چرا که بعید است که این دو جریان حاضر به پذیرش فردی برای نخست وزیری باشند که کاملاً از آن ها مستقل باشد. انتخاب نخستوزیر میانه رو در چنین شرایطی می تواند بهصورت تاکتیکی بخشی از منافع عربستان سعودی را تأمین نماید، اما در کل به ضرر منافع ملی عربستان خواهد بود. همین موضوع باعث شده است که برای عربستان سعودی تنها سناریوی مطلوب در حفظ شکاف میان دو جریان بلوک شیعه عراق، حفظ خود شکاف باشد.
نتیجه گیری
به نظر می رسد بهترین سناریو برای کشور عراق عبور از سیاست حزبی مبتنی بر آرای فرقه ای باشد. در چنین شرایطی احتمال آن وجود خواهد داشت که افراد غیروابسته به جریان های عمده عراقی شانس حضور در عرصه سیاست را پیدا کنند و در بلندمدت یک دموکراسی برخاسته از آرای اکثریت واقعی در عراق حاکم شود. با این وجود، به سبب بدبینیهای تاریخی که در میان گروه های قومی عراق نسبت به یکدیگر وجود دارد و همچنین منافع گسترده سیاسی و اقتصادی که رهبران جریان های مختلف عراقی از آن برخوردار هستند احتمال رسیدن به چنین شرایطی بسیار بعید است؛ بنابراین، احتمال قریببهیقین آن است که محیط سیاسی عراق حداقل برای یک دهه آینده همچنان پرتنش و بدون وفاق ملی باقی بماند. در چنین شرایطی همواره فرایندهای انتخاب ریاستجمهوری و نخست وزیر در عراق پرچالش، زمان گیر و سرشار از بحران خواهد بود و همین موضوع بازیگران داخلی و خارجی را بیش از گذشته به سمت مداخله در سیاست داخلی عراق تشویق خواهد کرد. بهعبارتدیگر، بزرگترین ریسک ژئوپلیتیکی که در زمینه بحران عراق وجود دارد پرهیز از مداخله خواهد بود. با این وجود، به نظر می رسد که برخی تاکتیک های جایگزین برای جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد که ارزیابی آن ها نیاز به زمان و مطالعه بیشتری خواهد داشت.
فرشاد به آبادی
کارشناس ریسک ژئوپلیتیک