کشور هند را از نظر ژئوپلیتیک می توان یکی از مهمترین کشورهای جهان در سیاست جهانی قرن بیست و یکم میلادی دانست. هند که مهمترین، قدرتمندترین، بزرگترین و ثروتمندترین کشور عضو جنبش عدم تعهد است همواره تلاش داشته است تا در منازعات ژئوپلیتیک جهانی یک موقعیت مستقل را برای خود حفظ نماید و از رهگذر بی طرفی در سیاست جهانی به تقویت نفوذ ژئوپلیتیک خود در مناطق جغرافیایی پیرامون و نقش آفرینی فعالانه در روابط بین الملل بپردازد. همین رویکرد هند در 5 دهه گذشته به یکی از فرصت های ژئوپلیتیک هند تبدیل شده است و به این کشور اجازه داده است که بهسرعت از موقعیت یک کشور فقیر به جایگاه کشوری با رشد اقتصادی پایدار دست یابد که قابلیت ایجاد تغییر در بازی بزرگ سیاست جهانی را دارد. در این چارچوب هند همواره تلاش داشته است که با ایجاد توازن در برقراری روابط اقتصادی، سیاسی، امنیتی و تجاری با کشورهای مختلف جهان به تقویت جایگاه خود بپردازد. در این فرایند برای رهبران هند، ایالات متحده آمریکا و روسیه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و همزمان نقش و جایگاه اتحادیه اروپا در روابط اقتصادی و تجاری این کشور با جهان خارج غیر قابل کتمان بوده است.
در طرف مقابل، موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک هند، ظرفیت اقتصادی گسترده برای شراکت تجاری و نیاز روزافزون این کشور به ایجاد توازن قوا در برابر دو رقیب ژئوپلیتیک منطقه ای خود، یعنی چین و پاکستان، باعث جذابیت این کشور برای هر دو گروه کشورهای غربی و روسیه و متحدان این کشور شده است. همین موضوع باعث شده است که دسترسی به بازار بزرگ چین در همه عرصه ها به یک رقابت اقتصادی نفس گیر میان بازیگران بزرگ جهانی تبدیل شود و هرکدام از این کشورها نفوذ بیشتر به بازار هند را بهمثابه یک فرصت ژئواکونومیک جدید و محرومیت از بازار این کشور را بهعنوان یک ریسک ژئوپلیتیک بزرگ در نظر بگیرند. در نتیجه این نگرش ترکیبی به موقعیت، جایگاه و اهمیت هند همواره کشورهای بزرگ جهان تلاش داشته اند تا در چارچوب یک رویکرد جهانی به اقتصاد و سیاست از همه فرصت های موجود برای کسب نفوذ در هند و بهتبع آن تقویت جایگاه خود در جنوب آسیا استفاده کنند. یکی از این کشورها جمهوری فدراتیو روسیه بوده است که به سبب موقعیت جغرافیایی ویژهای که از آن برخوردار است برای دسترسی به جنوب آسیا با مشکلاتی مواجه بوده است و حفظ ارتباطات سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی با هند به این کشور اجازه داده است تا بخشی از محدودیت های جغرافیایی و ضعف ژئواستراتژیک خود را در برابر ایالات متحده آمریکا از میان بردارد. در این فرایند آنچه که باعث اهمیت یافتن این رابطه دوجانبه برای هند و روسیه شده است دو عامل زیر بوده است.
(1) دسترسی هند به بازار 180 میلیوننفری روسیه و ذخایر عظیم نفت و گاز روسیه؛
(2) دسترسی هند به صنایع و فناوری های نظامی و تسلیحاتی روسیه برای ایجاد توازن قوا در برابر چین؛
(3) موقعیت جغرافیایی هند که به روسیه اجازه می دهد از آن جا برای اعمالنفوذ در شرق آفریقا و جنوب غرب آسیا استفاده کند؛
(4) روند روبهرشد قدرت هند که بهعنوان یکی از بازیگران تغییردهنده بازی جهانی در قرن بیست و یکم برای روسیه جذاب بوده است.
اما حمله روسیه به اوکراین و مواجهشدن این کشور با تحریم های گسترده اقتصادی و تجاری آمریکا و اتحادیه اروپا باعث شده است که نهتنها موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک روسیه در شرق اروپا، بلکه در سراسر اوراسیا در معرض ریسک های عمده ای قرار بگیرد. روسیه با از دستدادن تقریباً 30 درصد از درآمدهای خارجی خود شاهد یکروند نزولی قابلتوجه در تولید ناخالص داخلی بوده است و همین موضوع اقتصاد این کشور را برای تأمین هزینه های جاری و جنگ اوکراین در معرض فشار قرار داده است. علاوه بر این، الزاماتی که اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا برای عدم همکاری با دولت روسیه ایجاد کرده اند باعث شده است که ریسک ژئوپلیتیک همکاری اقتصادی با روسیه برای شرکت های غیرآمریکایی و اروپایی و بهخصوص شرکت های هندی به شکل قابلتوجهی افزایش یابد. چرا که در صورت اثبات دورزدن تحریم های آمریکا و اروپا علیه روسیه، نهتنها شرکت های هندی با خطر جریمه نهادهای نظارتی اروپا و آمریکا مواجه خواهند شد؛ بلکه ممکن است از دسترسی به بازارهای غربی نیز محروم شوند. در چنین شرایطی و باوجودآن که هند در قبال جنگ اوکراین موضع بی طرفی اتخاذ کرده است ریسک های ژئوپلیتیک همکاری اقتصادی هند با روسیه با رشد زیادی همراه بوده است و همزمان زمینه را برای اعمال فشار اقتصادی بیشتر بر روسیه فراهم کرده است.
با این وجود، این شرایط یک فرصت ژئواکونومیک جدید را نیز برای هند ایجاد کرده است: این کشور می تواند با استفاده از ضعف دسترسی روسیه به بازارهای غنی غربی نیازهای خود را با تخفیف بیشتر و هزینه پایین تری برای خود تأمین کند. یکی از این نیازها که از اهمیت ژئوپلیتیک بسزایی برای هند برخوردار است تسلیحات و فناوری های نظامی ساخت روسیه است.
از زمان استقلال هند از انگلیس این کشور برای تأمین تجهیزات و توسعه زیرساخت های نظامی خود بهصورت گسترده ای بر روی دریافت تسلیحات و فناوری های نظامی از روسیه متکی بوده است. بخش عمده این تسلیحات و فناوری ها برای مدت ها نه از سوی آمریکا و نه از سوی غرب به این کشور ارائه نمی شد. هند که همواره خود را در معرض خطر نفوذ ژئوپلیتیک چین و قدرت فزاینده این کشور مشاهده می کرد ناچار بود که برای کاهش ریسک های ژئوپلیتیک خود به هر نحو ممکن به موازنه قوای نظامی با چین دست پیدا کند؛ بنابراین ضمن انجام خریدهای تسلیحاتی از روسیه، این کشور بر روی دریافت فناوری های جدید و کسب دانش فناوری های تسلیحاتی از شرکت های روسی حساب ویژه ای باز کرد و در نهایت توانست با استفاده از این همکاری های نظامی گسترده با روسیه سطح قابلتوجهی از توازن قوا را در برابر چین به دست آورد. بااینوجود، با وقوع جنگ اوکراین و تحریم های اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا که بهصورت ویژه دو بخش انرژی و صنایع نظامی روسیه را نشانه گرفته اند هند با مشکلاتی در زمینه تداوم قراردادهای نظامی خود با روسیه مواجه شده است. با این وجود، قدرت و اهمیت اقتصادی چین برای صلح و ثبات جهانی بهقدری گسترده است که اعمال تحریم بر این کشور نه ممکن و نه منطقی است. همین امر باعث شده است که کشورهای غربی به رهبری فرانسه فاز جدیدی از دیپلماسی اقتصادی و سیاسی را پیرامون محدودسازی نوین روسیه آغاز نمایند که یک بخش مهم از آن ترغیب هند به قطع همکاری نظامی با روسیه است. کشور فرانسه که خود را متعهد به مهار ژئوپلیتیک روسیه و تحمیل ریسک های ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک جدید بر رهبران مسکو می داند قصد دارد تا به یاری دیپلماسی و ارائه مشوق های نظامی جدید به هند دولت راستگرای هند را تشویق نماید تا با توقف همکاری نظامی با روسیه یا حداقل کاهش سطح این همکاری های نظامی و سیاسی
(1) از نفوذ ژئوپلیتیک روسیه در جنوب آسیا بکاهد؛
(2) صنایع نظامی و اقتصاد روسیه را در زمینه تأمین منابع مالی با مشکل مواجه نماید؛
(3) فرایند بهزانودرآوردن اقتصاد روسیه را تسریع نماید؛
(4) بهآرامی جای روسیه را در برنامه های توسعه نظامی هند اشغال نماید.
این موارد نشاندهنده آن است که همانند آمریکا، کشور فرانسه نیز از جنگ اوکراین نه بهعنوان یک ریسک ژئوپلیتیک، بلکه بهمثابه یک فرصت ژئوپلیتیک جدید استقبال کرده است. کشور فرانسه در دوران ریاستجمهوری امانوئل مکرون علاقه فزاینده ای به ایفای نقش فعالانه در اقتصاد و سیاست جهانی پیدا کرده است و در تلاش است که با توسعه همکاریهای اقتصادی، سیاسی و نظامی با کشورهای غیراروپایی جایگاه ازدسترفته خود در سیاست جهانی را بازیابد. در این فرایند، ریسک های ژئوپلیتیک خودانگیخته ای که روسیه برای خود ایجاد کرده است یک فرصت مغتنم برای فرانسه ایجاد کرده است تا در بخش صنایع نظامی هند که چندان موردعلاقه آمریکا نیست، یک جای پای جدید پیدا کند و بهاینترتیب ضمن فروش تسلیحات به این کشور و کسب یک سهم بالاتر از صنایع نظامی، در بلندمدت با توسعه همکاریهای نظامی و امنیتی با هند این کشور را در فهرست متحدان راهبردی خود قرار دهد.
این رویکرد فرانسه را می توان یکی دیگر از پیامدهای جنگ اوکراین برای روسیه دانست که این کشور را بهصورت فزاینده ای در معرض ریسک های ژئوپلیتیک جدیدی قرار داده است که جدیدترین آن ها خطر جایگزینی روسیه با فرانسه در محاسبات تسلیحاتی هند است. چنانچه فرانسه موفق شود که این طرح بلندپروازانه خود را به هند بقبولاند از نظر ژئوپلیتیک روسیه با ریسک های جدیدی مواجه خواهد شد و بخشی از نفوذ خود را در منطقه جنوب آسیا از دست خواهد داد. چنین شرایطی بهصورت کلی موقعیت روسیه را بیشازپیش شکننده خواهد ساخت و به تعبیری بر میزان سیه روزی های مداوم روسیه که در نتیجه جنگ اوکراین ایجاد شده است خواهد افزود.
دیدگاهها ۲
با سلام و احترام و تشکر از مطالب مفید در خصوص ژئوپلتیک،
سوالی که برای اینجانب مطرح است اینکه با وجود همه این موارد منفی برای اقتصاد روسیه چرا گردش سرمایه برای این کشور مثبت است(ورود سرمایه بسیار بیشتر از خروج سرمایه است)؟
با تشکر از به اشتراک گذاشتن نظرتون
اما با توجه به تحریم های اتحادیه اروپا میزان ورود سرمایه بسیار کاهش پیدا کرد.