برخی از مردم استدلال میکنند که طلا ارزش ذاتی ندارد و این یک رسم بدوی است که دیگر ویژگیهای پولی گذشته را ندارد. آنها معتقدند که در یک محیط اقتصادی مدرن، ارز کاغذی پول انتخابی است که تنها ارزش طلا بهعنوان مادهای برای ساخت جواهرات است.
در انتهای دیگر طیف، آنهایی هستند که ادعا میکنند طلا دارایی با ویژگیهای ذاتی مختلف است که حفظ آن را برای سرمایهگذاران در سبد دارایی خود منحصربهفرد و ضروری میکند. آنها بر این باورند که سرمایهگذاران دلایل زیادی برای سرمایهگذاری در طلا دارند.
دوگانگی اساسی طلا
اغلب مردم موافقاند که طلا به دلیل همه این دلایل همیشه دارای ارزش بوده است – جزئی از جواهرات تزئینی، گاهی اوقات ارز و بهعنوان یک سرمایهگذاری. اما علاوه بر این ارزشهای مشخص، ویژگی دیگری به طلا اضافه شده است که اگرچه تشخیص رمز و راز آن سخت است، اما به همان اندازه واقعی است: بخشی از جذابیت طلا، رمز و راز جذابیت آن است.
طلا میتواند یک تجربه شخصی ذهنی را تحریک کند، اما اگر طلا بهعنوان یک سیستم مبادله پذیرفته شود، میتواند عینیت پیدا کند.
این دوگانگی معمایی است که منحصر به طلا بهعنوان یک کالا است. طلا میتواند چیزی کمی و ملموس باشد، مانند پول، و درعینحال، میتواند چیزی زودگذر، مانند یک احساس، حتی مجموعهای از احساسات را در خود جای دهد؛ بنابراین، بخشی از دلیل اینکه طلا همیشه دارای ارزش بوده است در روانشناسی و ماهیت تجربه انسان نهفته است.
در جستجوی فلزی برای پرستش
اجداد ما با روش مبادلهای مواجه بودند که اجرای آن آسانتر از سیستم پایاپای بود. سکه یکی از این ابزارهای مبادله است. از میان تمام فلزات جدول تناوبی عناصر، طلا انتخاب منطقی است. ما میتوانیم عناصری غیر از فلزات را رد کنیم، زیرا گازها یا مایع از نظر قابلیت حمل شخصی چندان کاربردی نیستند. این امر باعث ایجاد فلزاتی مانند آهن، مس، سرب، نقره، طلا، پالادیوم، پلاتین و آلومینیوم میشود.
آهن، سرب، مس و آلومینیوم. این فلزات در طول زمان مستعد خوردگی هستند؛ بنابراین از نظر ذخیرهسازی که برای سکهها لازم است ارزش خوبی ندارند و جلوگیری از خوردگی فلزات کار سختی است. آلومینیوم بسیار سبک و بیدوام است و برای سکهی فلزی که میتواند احساس امنیت و ارزش را القا کند ایدهآل نیست.
فلزات نجیب
پلاتین یا پالادیوم گزینههای معقولی هستند؛ زیرا عمدتاً نسبت به عناصر دیگر واکنش نشان نمیدهند – یعنی خوردگی کمی ایجاد میکنند – اما مقدار آنها برای تولید سکه بسیار کم هست.
طلا و نقره
طلا خاصیت زنگزدگی ندارد و میتوان آن را روی شعله ذوب کرد و کار با آن و مهر زدن بهعنوان سکه را آسان میکند. نقره و طلا فلزات زیبایی هستند که بهراحتی به جواهرات تبدیل میشوند و هر دوی این فلزات گرانبها طرفداران خاص خود را در محافل جواهرات ظریف دارند.
طلا، فلز مرموز
اگرچه نقره را میتوان به روشهای مختلف جلا داد و بافت آن را چشمنواز کرد؛ اما فلزی مانند طلا باقی نمیماند. خلاف سایر عناصر، طلا به طور طبیعی دارای مجموعهای ظریف از رنگهای منحصربهفرد و زیبا است. اتمهای طلا در واقع سنگینتر از نقره و سایر فلزات هستند. این ویژگی باعث میشود که الکترونها سریعتر حرکت کنند که به نوبه خود اجازه میدهد تا مقداری از نور به طلا جذب شود – فرایندی که نظریه نسبیت اینشتین به تشخیص آن کمک کرد. شاید کیفیت فیزیکی طلا در جذب نور باعث میشود که درخشش خاص آن به معنای واقعی کلمه از درون خود بیاید.
طلا، روانشناسی و جامعه
طلا آسایش پایداری را فراهم میکند. اگر فاجعهای رخ دهد پول کاغذی و اینگونه از سیستم دیگر وجود نداشته باشد طلا انتخاب منطقی خواهد بود، مسلماً طلا یکی از تنها مواد روی زمین است که تمام ویژگیها از جمله پایداری را دارد. چون دیگران بر این باورند که طلا ارزش دارد، این ارزشمندی به ذهن شما نیز سرایت خواهد کرد و متقابل خواهد بود.
منبع:
https://www.investopedia.com/articles/investing/071114/why-gold-has-always-had-value.asp