مقدمه
امروزه بسیاری از مصرفکنندگان درک کمی از امور مالی دارند. در واقع، فقدان این درک مالی ممکن است نشان دهد که چرا بسیاری از افراد با پسانداز و سرمایهگذاری مشکل دارند. هرچند سال یکبار، سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) در ایالات متحده آمریکا، آزمون کوتاه سواد مالی را بهعنوان بخشی از مطالعه ملی توانایی مالی خود منتشر میکند. این آزمون دانش مصرفکنندگان را در مورد بهره، ترکیب، تورم، تنوع و قیمت اوراق قرضه اندازهگیری میکند. بهطورکلی، این مطالعه نشان داد که عملکرد در آزمون با شاخصهای کلیدی توانایی مالی مرتبط است. در آخرین آزمون، بیش از یکسوم پاسخدهندگان، چهار سؤال از پنج پرسش را اشتباه پاسخ داده بودند که نشاندهنده بیسوادی مالی گسترده است.
برخی تغییرات در عادات مصرفکنندگان و محصولات مالی، مدیریت امور مالی را برای آمریکاییها دشوارتر ساخته است. درگذشته اکثر مردم از پول نقد برای خرید روزانه استفاده میکردند. امروزه آنها بیشتر از کارتهای اعتباری استفاده میکنند. در سال 2019، استفاده از کارت اعتباری، 27 درصد از پرداختها را به خود اختصاص داده بود که از 24 درصد در سال 2017 افزایش داشته است.
افراد باید دانش مالی خود را تقویت کنند تا بتوانند زندگی مالی روزمره خود را مدیریت کرده و درعینحال دید طولانی تری نسبت به آینده پیدا کنند.اگر افراد از سواد مالی مناسبی برخوردار باشند، تأثیر مادی آن بر زندگی خود را میتوانند مشاهده کنند. با برخورداری از سواد مالی میتوانند بودجهبندی مناسبی داشته باشند، خانه بخرند، هزینه تحصیل فرزندانشان را تأمین کنند یا درآمدی برای بازنشستگی خود کنار بگذارند.
همچنین فقدان سواد مالی مردم در اقتصادهای پیشرفته و همچنین اقتصادهای نوظهور یا درحالتوسعه تأثیر میگذارد. کشورهای سراسر جهان از برزیل گرفته تا بلغارستان و هند، با مصرفکنندگانی روبرو هستند که اصول مالی را نمیدانند. اگرچه سطح سواد مالی ممکن است با سطح تحصیلات و درآمد متفاوت باشد، اما تحقیقات نشان میدهد که مصرفکنندگان با تحصیلات عالی و درآمد بالا میتوانند به همان اندازهای نسبت به مسائل مالی ناآگاه باشند که مصرفکنندگان کمسواد و کمدرآمد ناآگاه هستند. درعینحال، برای بسیاری از مردم، فکرکردن به امور مالی شخصی معمولاً کاری اضطرابآور است. بنا بر گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) مردم از سراسر جهان گزارش دادهاند که انتخاب سرمایهگذاری مناسب برای طرح پسانداز بازنشستگی، بیشتر از مراجعه به دندانپزشک استرسزا است.
روندهایی که سواد مالی را مهمتر نشان میدهند:
با تشدید مشکلات مرتبط با بیسوادی مالی، تصمیمگیری مالی احتمالاً برای مصرفکنندگان سختتر میشود. در اینجا به چهار روندی اشاره میکنیم که در نهایت میتوانند اهمیت تصمیمگیری متفکرانه و آگاهانه در مورد امور مالی را به ما نشان دهند.
1. ممکن است برخی از گروهها عقب بمانند.
وقتی صحبت از سواد مالی به میان میآید، عدالت چندان جایگاه مناسبی میان طبقات و افراد مختلف ندارد. مطالعه FINRA تفاوتهایی را در میان گروههای قومی مختلف از نظر سواد مالی نشان داده است. در این مطالعه، بزرگسالان سفیدپوست و آسیایی مهارت بیشتری نسبت به پاسخدهندگان سیاهپوست و اسپانیاییتبار از خود نشان دادند. بزرگسالان سفیدپوست و آسیایی به 3 تا 2 سؤال از 6 سؤال این مطالعه پاسخ صحیح داده بودند. بزرگسالان اسپانیاییتبار به 2 تا 6 سؤال از 6 سؤال را بهدرستی پاسخ داده بودند و بزرگسالان سیاهپوست تنها توانستند به 2 تا 3 سؤال بهدرستی پاسخ دهند.
این نابرابری در میان جوانان نیز خود را نشان میدهد. بر اساس پیمایش PISA در سال 2018، نوجوانان ۱۵ساله سفیدپوست و آسیایی نمرات سواد مالی نسبتاً بالاتری نسبت به میانگین کلی دانشآموزان مورد آزمایش در ایالات متحده داشتند. هرچند که دانشآموزان اسپانیایی و سیاهپوست نمرات نسبتاً پایینتری داشتند.
2. بار تصمیمات مالی بیشتری بر دوش مصرفکنندگان است.
برنامهریزی بازنشستگی نمونهای از مسئولیت فزایندهای است که افراد باید برای امنیت مالی خود بر عهده بگیرند. نسلهای گذشته برای تأمین بودجه بازنشستگی خود به برنامههای بازنشستگی شرکت که اکنون بهعنوان طرحهای با مزایای تعریفشده شناخته میشوند، وابسته بودند. این صندوقهای بازنشستگی که توسط افراد حرفهای اداره میشوند، بار مالی را بر دوش شرکتها یا دولتهایی که از آنها حمایت میکنند، میگذارند. مصرفکنندگان در تصمیمگیری دخالتی نداشتند، بهندرت در وجوه خود مشارکت میکردند و بهندرت از وضعیت تأمین مالی یا سرمایهگذاریهای نگهداری شده در صندوق بازنشستگی آگاه بودند.
امروزه، حقوق بازنشستگی بسیار کمتر از حد معمول است، بهویژه برای کارگران جدید. تأمین اجتماعی منبع اصلی درآمد بازنشستگی برای نسلهای گذشته بوده است، اما مزایایی که امروزه توسط تأمین اجتماعی پرداخت میشود دیگر برای بسیاری از افراد کافی به نظر نمیرسد. پیشنهادها مختلفی برای تقویت تأمین اجتماعی وجود دارد، اما عدم قطعیت تنها نیاز افراد را به پسانداز و برنامهریزی مناسب برای سالهای بازنشستگی افزایش میدهد.
3. گزینههای پسانداز و سرمایهگذاری پیچیدهتر هستند.
در حال حاضر معمولاً از مصرفکنندگان خواسته میشود که از بین محصولات مختلف سرمایهگذاری و پسانداز دست به انتخاب بزنند. این محصولات نسبت به گذشته پیچیدهتر هستند و مصرفکنندگان را ملزم میکنند تا از میان گزینههای متفاوتی که نرخهای بهره و سررسید متفاوتی را ارائه میدهند، دست به انتخاب بزنند؛ تصمیمهایی که اغلب برای گرفتن آن آموزش کافی ندیدهاند. این انتخابها میتوانند بر توانایی مصرفکننده در خرید خانه، تأمین مالی تحصیل یا پسانداز برای دوران بازنشستگی تأثیر بگذارند و بر فشار تصمیمگیری بیفزایند.
همچنین، تعداد مؤسساتی که محصولات و خدمات ارائه میدهند میتواند امری اضطرابآور برای مصرفکنندگان باشند. بانکها، اتحادیههای اعتباری، شرکتهای بیمه، شرکتهای کارت اعتباری، شرکتهای کارگزاری، شرکتهای وام مسکن، شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری و سایر شرکتهای خدمات مالی همگی برای کسب دارایی با یکدیگر رقابت میکنند و باعث سردرگمی مصرفکننده میشوند.
4. محیط مالی در حال تغییر است
چشمانداز مالی امری پویا است. اکنون بازار جهانیای وجود دارد که در آن شرکتکنندگان و عوامل تأثیرگذار بسیار بیشتری حضور دارند. تغییر سریع محیط ایجاد شده توسط پیشرفتهای تکنولوژیکی، مانند تجارت الکترونیک، بازارهای مالی را حتی سریعتر و بیثباتتر میکند. در مجموع، این عوامل میتوانند دیدگاههای متضاد و مشکل در ایجاد، اجرا و پیروی از یک نقشه راه مالی ایجاد کنند.
در آخر دوباره به این پرسش برمیگردیم که چرا سواد مالی مهم است؟ سواد مالی برای مدیریت عواملی همچون هزینههای روزانه یا پیشبینیهای بلندمدت بودجه، اهمیت زیادی دارد. برنامهریزی و پسانداز کافی برای تأمین درآمد مناسب در دوران بازنشستگی و درعینحال اجتناب از سطوح بالای بدهی که ممکن است منجر به ورشکستگی شود، امری مهم است. بااینحال، شورای حکام سیستم فدرال رزرو ایالات متحده در گزارش رفاه اقتصادی خانوارهای ایالات متحده در سال 2020 دریافت که بسیاری از آمریکاییها برای بازنشستگی آمادگی ندارند. بیش از یکچهارم نشان دادند که پسانداز بازنشستگی ندارند، و کمتر از چهار نفر از هر 10 نفری که هنوز بازنشسته نشدهاند احساس میکنند که پسانداز بازنشستگیشان در مسیر درستی است. در میان افرادی که پسانداز بازنشستگی خودگردان دارند، بیش از 60 درصد اعتراف کردهاند که اعتمادبهنفس پایینی در تصمیمگیری در مورد بازنشستگی دارند.
طبق تحقیقات مؤسسه TIAA، سواد مالی پایین باعث شده است که هزارهها – بزرگترین سهم نیروی کار آمریکا – برای یک بحران شدید مالی آماده نباشند. حتی در میان کسانی که گزارش دادهاند دانش بالایی از امور مالی شخصی دارند، تنها 19٪ به سؤالات مربوط به مفاهیم اساسی مالی بهدرستی پاسخ دادهاند. چهل و سه درصد گزارش میدهند که از خدمات مالی جایگزین گرانقیمت مانند وامهای روز پرداخت و رهن فروشی استفاده میکنند. بیش از نیمی از آنها فاقد بودجه اضطراری برای پوشش هزینههای سهماهه هستند و 37 درصد از آنها از نظر مالی ضعیف هستند. هزارهها همچنین مقادیر زیادی وام دانشجویی و بدهی وام مسکن دارند – در واقع، 44٪ از آنها میگویند که بدهی زیادی دارند.
اگرچه این موارد ممکن است مانند مشکلات فردی به نظر برسند، اما تأثیر گستردهتری بر کل جمعیت نسبت به آنچه قبلاً تصور میشد دارند. تنها چیزی که نیاز است این است که به بحران مالی سال 2008 در آمریکا و بسیاری از کشورها در سراسر جهان نگاهی بیندازیم تا تأثیر مالی بر کل اقتصاد را مشاهده کنیم؛ بحرانی که ناشی از عدم درک محصولات وام مسکن (ایجاد آسیبپذیری در برابر وامهای غارتگرانه) است. سواد مالی موضوعی است که پیامدهای گستردهای برای سلامت اقتصادی دارد.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که سواد مالی نهتنها به این دلیل مهم است که اساسی برای تصمیمگیریهای مالی آگاهانه فراهم میکند بلکه یکی دیگر از دلایل اهمیت آن مربوط به افزایش مسئولیتهای مالی میشود. بهعنوانمثال، درگذشته، کارفرمایان حسابهای بازنشستگی کارکنان را مدیریت میکردند. امروزه فرد بیشتر این مسئولیت را از طریق حسابهای بازنشستگی خود هدایت میکند. علاوه بر این، قلمرو محصولات مالی گستردهتر شده و اعتبار به طور گستردهتری در دسترس است و انتخابهای بیشتری را در دست مصرفکنندگان قرار میدهد.