بازار انرژی جهان یکی از حوزه های اقتصادی است که از پویایی قابلتوجهی برخوردار است. این پویایی باعث شده است به همان اندازه که سرمایه گذری و فعالیت در حوزه انرژی یک عمل اقتصادی سودآور باشد دارای ریسک های مختلفی نیز باشد. این ریسک ها بهصورت کلی به دو گروه ریسک های اقتصادی و ریسک های ژئوپلیتیک تقسیم می شوند. ریسک های اقتصادی شامل تأثیرات بازار و امور مالی است که بیشتر آنها ماهیت اقتصادی دارند و بهصورت ویژه توسط متخصصان حوزه اقتصاد انرژی مورد تحلیل قرار می گیرند. اما، بروز ریسک های اقتصادی ریشه در عوامل مختلفی دارند که بخش مهمی از آنها ماهیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک دارند. این مسئله به سبب نقش غیرقابلانکار انرژی در اقتصاد و امنیت جهانی است که باعث شده است تحولات ژئوپلیتیک، پویایی های حاکم بر سیاست بین الملل، رخدادهای جغرافیایی و کنش های سیاسی در مقیاس های مختلف در ژئوپلیتیک انرژی تأثیرگذار شوند و در نتیجه دو مفهوم ژئوپلیتیک انرژی و ریسک های ژئوپلیتیک از اهمیت بالایی برخوردار شوند.
ژئوپلیتیک انرژی اشاره به روندهایی دارد که در عرصه جهانی در حول ارتباط متقابل انرژی، امنیت و سیاست بین الملل به وقوع می پیوندند و باعث تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر می شود. بهعبارتدیگر، این سه حوزه که هرکدام بهتنهایی قابلیت متأثر ساختن جمعیت های گسترده ای از جهان را دارند وقتی با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند باعث می شوند مفهوم ژئوپلیتیک انرژی اهمیت پیدا کند. بهاینترتیب در مفهوم ژئوپلیتیک انرژی تلاش می شود تا به این نکته پرداخته شود که چگونه تقاضا و تأمین انرژی به سیاست بین الملل شکل می دهد و همزمان روندهای حاکم بر سیاست بین الملل چه تأثیراتی بر عرضه و تقاضای انرژی خواهد داشت. افزون بر این، تحلیل هایی که در زیرعنوان ژئوپلیتیک انرژی ارائه می شود فرصت آن را برای سیاستسازان و فعالان اقتصادی فراهم می کند تا با چالش های عمده ای که در زمینه امنیت جهانی انرژی وجود دارد و ریسک های ژئوپلیتیکی که بهواسطه تغییر در این زمینه ایجاد می شوند بهتر آشنا شده و بهاینترتیب در فرایندهای تصمیم گیری خود دقت و آینده نگری بیشتری را دخیل نمایند.
انرژی مدتزمان طولانی است که در شکل گیری نظام بین المللی، تصمیمات قدرت های بزرگ، گزینش متحدان و رقابت با رقبای مختلف و نتایج جنگ تأثیرگذار بوده است. در قرن نوزدهم میلادی کشورهایی که منابع غنی زغالسنگ و نفت در اختیار داشتند و از توانایی آن برخوردار بودند که این منابع را استحصال نمایند اولین سرزمین هایی بودند که روند صنعتیشدن را آغاز کردند. در قرن بیستم، جایگزینی زغالسنگ توسط نفت خام با افزایش اهمیت راهبردی منطقه خاورمیانه همراه بود که غنی ترین و ارزان ترین منابع نفت خام را برای اقتصاد جهانی تأمین می کرد. همین موضوع باعث شد که بهسرعت این منطقه ژئوپلیتیک در ژئوپلیتیک انرژی و سیاست بین الملل اهمیت پیدا کند. در دهه های نخست قرن بیستم ساخت بزرگترین پالایشگاه نفت جهان در شهر آبادان توسط شرکت نفت ایران و انگلیس نشان داد که این منطقه نقش تأثیرگذاری در ژئوپلیتیک انرژی ایفا خواهد کرد و همین موضوع در ادامه با وقایع ژئوپلیتیکی که در این منطقه به وقوع پیوست ثابت شد.
امروزه در منطقه خاورمیانه بهغیراز کشورهای یمن، ترکیه، اردن، اسرائیل و لبنان سایر کشورها در فهرست بزرگترین تأمینکنندگان نفت خام و گاز جهان قرار دارند و بهتنهایی در سال 2022 میلادی بیش از 40 درصد تولید نفت خام جهان را به خود اختصاص دادند. درحالیکه سهم این کشورها از جمعیت جهان حدود 8 درصد است، تنها توانسته اند کمی بیشتر از 3 درصد اقتصاد جهان را به خود اختصاص دهند که نشاندهنده آن است از نظر ژئواکونومیک این منطقه در مقایسه با مناطق نظیر اروپا، شرق آسیا و حتی آمریکای جنوبی با مشکلات اقتصادی عمده ای روبهرو است. بهعبارتدیگر، منابع حاصل از صادرات گسترده نفت خاورمیانه بهخوبی در چرخه های اقتصادی کشورهای خاورمیانه مورداستفاده قرار نگرفته است و همین مسئله نیز به نوبه خود زمینه ساز بروز یا تشدید بحران های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی در درون این منطقه شده است. به عبارت دیگر، از نظر ژئواکونومیک نفت بیش از آنکه موتور محرک توسعه در منطقه خاورمیانه باشد، اسیر نابسامانی هایی شده است که در حوزه سیاستگذاری اقتصادی در کشورهای این منطقه وجود دارد و نتوانسته است بهخوبی در زمینه توسعه خاورمیانه به کار گرفته شود. این نخستین ریسک ژئوپلیتیکی است که در حوزه انرژی پیش روی خاورمیانه قرار دارد و عموماً کمتر در تحلیل های بازارهای مالی این منطقه به آن توجه می شود.
دومین ریسک ژئوپلیتیکی که ارتباط گسترده ای با ژئوپلیتیک انرژی در منطقه خاورمیانه دارد موضوع اختلافات و رقابت های منطقه ای است که به یک پدیده فراگیر و بهنوعی به بخشی از هویت ژئوپلیتیک منطقه تبدیل شده است. این رقابت های ژئوپلیتیک که در چهار دهه گذشته به بروز سه جنگ خارجی گسترده و چندین جنگ داخلی بزرگ منجر شده است باعث کاهش امنیت در منطقه خاورمیانه شده و نگرانی هایی را به وجود آورده است که نهتنها کشورهای خاورمیانه، بلکه سایر کشورهای جهان را نیز در زمینه امنیت انرژی نگران کرده است. این مسئله به نوبه خود باعث مداخله گسترده کشورهای قدرتمند جهان در سیاست خاورمیانه شده است که خود به سومین ریسک بزرگ در حوزه ژئوپلیتیک انرژی خاورمیانه تبدیل شده است. مجموعه این عوامل در نهایت باعث بهوجودآمدن یک ریسک ژئوپلیتیک بزرگ در زمینه امنیت انرژی جهان شده است که برای بیش از 70 سال بر سیاست بین الملل و امنیت جهانی سایه افکنده است. این ریسک ژئوپلیتیک بزرگ نه تنها زمینه ساز بروز بحران های امنیتی بزرگی نظیر کودتای 28 مرداد، بحران نفتی دهه 70، جنگ ایران و عراق، و جنگ های اول و دوم خلیجفارس شد، بلکه باعث گردید به علت امتزاج گسترده امنیت خاورمیانه با امنیت جهانی، اقتصاد سیاسی این کشورها بهصورت فزاینده ای از روندهای حاکم بر سیاست بین الملل متأثر شوند. به بیان دیگر، می توان از نظر ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه را یک ناحیه جغرافیایی دانست که سرشار از ریسک های متعددی در حوزه ژئوپلیتیک انرژی است.
تعدد ریسک های ژئوپلیتیک در حوزه انرژی امری نیست که تنها محدود به تجارت، سیاست و امنیت نفت و گاز در خاورمیانه باشد، بلکه یک عامل مهم در ژئواکونومیک کشورهای خاورمیانه است که باعث شده است بهواسطه نقش نفت، سایر حوزه های اقتصاد کشورهای خاورمیانه نیز بهصورت فزاینده ای در معرض ریسک های ژئوپلیتیک قرار گیرند. این موضوع به معنای تأثیرگذاری گسترده ژئوپلیتیک انرژی بر حوزه های دیگر و خلق ریسک های ژئوپلیتیک جدید است؛ بنابراین، هر فعالیت اقتصادی عمده که در منطقه خاورمیانه صورت می پذیرد یا هر طرح سرمایه گذاری بهصورت قابلتوجهی در معرض ریسک های ژئوپلیتیکی قرار دارد که ریشه در امنیت انرژی در خاورمیانه و جهان دارند. در نتیجه ارزیابی ریسک های ژئوپلیتیک در حوزه انرژی، رخدادهای مرتبط با این حوزه و همچنین امنیت و سیاست جهانی فرصت آن را فراهم میآورد تا فرصت ها و تهدیدهای اقتصادی که در این زمینه وجود دارد بهصورت بهتری درک شود و در نهایت خطرات پیش روی سرمایه گذاری اقتصادی در حوزه های مختلف به حداقل ممکن کاهش پیدا کند.