زمستان در راه بود! اما زمستان سختی نبود

حمله نظامی  گسترده روسیه  به خاک اوکراین و تلاش وارث  امپراتوری  شوروی برای  گسترش قلمروی سرزمینی  خود به شرق اروپا باعث گردید که معادلات امنیت جهانی در حوزه ­های مختلفی دستخوش تحول شود. بیم از اشتهای سیری‌ناپذیر روسیه برای گسترش قلمرو خود به قلب اروپای شرقی و تهدیدهای ژئوپلیتیک  ناشی از قلمروخواهی روسیه در اروپا منجر گردید که اتحادیه اروپا به رهبری آلمان گام ­های محکمی را برای  مهار ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک روسیه بر دارد. در  این فرایند، اتحادیه اروپا تلاش کرد تا با قطع همکاری ­های اقتصادی و صنعتی  با روسیه و  تحریم این کشور مانع از تأمین  منابع مالی موردنیاز  روسیه  برای ادامه اشغال خاک اوکراین گردد. این راهبرد اتحادیه اروپا به‌سرعت باعث  کاهش دسترسی روسیه به بازارهای جهانی گردید و حیات اقتصادی این  کشور را در معرض تهدید قرار داد. در این تنش ژئوپلیتیک بزرگ، کشورهای اروپای شرقی  نظیر لهستان که هم از نظر تاریخی تجربه تجاوز روسیه را داشتند و هم از نظر ژئوپلیتیک خود را در معرض تهدیدات نظامی روسیه می­ دیدند با صراحت قابل‌توجهی خواستار مهار کردن اسب سرکش روسیه در شرق اروپا شدند و بر روی این نکته تأکید کردند که همه ابزارهای در دسترس نظیر ارسال کمک­ های مالی و نظامی به اوکراین و قطع شریان­ های حیاتی  اقتصاد روسیه را باید موردتوجه قرار داد. در نتیجه، اتحادیه اروپا و آمریکا با سنجش ریسک­ های ژئوپلیتیکی که در زمینه خطر گسترش نفوذ  و قدرت روسیه وجود  دارد تصمیم گرفتند تا سخت ­ترین تحریم­ های تاریخ را بر علیه روسیه اعمال نمایند تا به این ترتیب بتوانند ضمن به‌زانو درآوردن اقتصاد روسیه، ارتش این کشور را وادار به عقب‌نشینی از خاک اوکراین نمایند.

اقدام اتحادیه اروپا برای محاصره اقتصادی روسیه از نظر ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک به زیان روسیه بود و به‌این‌ترتیب رهبران مسکو خود را در یک موقعیت شکننده یافتند که به‌صورت روزافزونی وضعیت را برای اقتصاد و امنیت روسیه دشوارتر  می­ ساخت. در واکنش به این تصمیم اتحادیه اروپا برای تحریم روسیه، روسیه تصمیم گرفت که یکی از بزرگ‌ترین ریسک­ های ژئوپلیتیک خود را مرتکب شود و از سلاح انرژی برای اعمال فشار بر اتحادیه اروپا استفاده کند. در این چارچوب، روسیه با بهانه­ های مختلف به‌صورت تدریجی ضمن کاهش صادرات گاز طبیعی به اتحادیه اروپا، از کشورهای این اتحادیه خواست که هزینه گاز و انرژی وارد شده را به روبل پرداخت نمایند. روسیه در چارچوب این راهبرد تهاجمی خود به دنبال آن بود که:

(1) با ایجاد شکاف در اتحادیه اروپا از دامنه توفیق  تحریم­ ها بکاهد و در صورت امکان این تحریم ­ها لغو شود؛

(2) با مجبور ساختن کشورهای اروپایی به تسویه‌حساب با روبل به‌صورت غیرمستقیم آن ها را مجبور سازد تا برای تأمین روبل به برقراری مجدد روابط اقتصادی با روسیه مبادرت ورزند؛

(3) مانع از تداوم کمک­ های اقتصادی، لجستیکی، فنی، نظامی و اطلاعاتی غرب به اوکراین شود.

به‌این‌ترتیب، اتحادیه اروپا خود را در معرض یک ریسک ژئوپلیتیک حساب شده در حوزه انرژی یافت که عدم برخورد خردمندانه با آن باعث می­ گردید که برای  مدت­ ها کشورهای این اتحادیه به روسیه وابسته شوند و هم‌زمان روسیه به اهداف ژئوپلیتیک خود در قاره اروپا دست پیدا کند. مهم‌ترین ابزاری که اتحادیه اروپا برای مدیریت این ریسک ژئوپلیتیک در اختیار داشت قبول یک ریسک ژئوپلیتیک حساب شده در حوزه ژئوپلیتیک انرژی بود. اتحادیه اروپا برای بیش از سه دهه مهم‌ترین واردکننده انرژی خام از روسیه بود و همین موضوع موجب وابستگی روزافزون این قاره به سرزمین تزارهای روس شده بود. دامنه این  وابستگی به حدی گسترده بود که با آغاز مجادلات گازی میان اروپا و روسیه در بهار 2022  میلادی بسیاری از تحلیل­گران انرژی جهان به این  نتیجه رسیدند که با تداوم وضعیت مناقشه ­آمیز میان روسیه و غرب اتحادیه اروپا باید در انتظار یک زمستان سخت باشد و با فرارسیدن زمستان و کاهش دسترسی کشورهای اروپایی به انرژی، شاهد بروز بحران­ های اقتصادی، امنیتی و انرژی در این قاره خواهیم بود.

در اینجا مهم‌ترین موضوعی که در زمینه محاسبه ریسک­ های ژئوپلیتیک انرژی در اروپا وجود داشت این موضوع بود که اکثر تحلیل­گران موضوع مدیریت ریسک ژئوپلیتیک را نه یک امر پویا، بلکه موضوعی ایستا قلمداد می­ کردند که در آن موقعیت روسیه بسیار بهتر است. هرچند روسیه به سبب برخورداری از قدرت نظامی، برخورداری از منابع غنی انرژی خام و ژئوپلیتیک دسترسی بر اتحادیه اروپا برتری داشت، اما کارت برنده اتحادیه اروپا انعطاف­ پذیری این نهاد در روند سیاست­گذاری انرژی بود. رهبران اروپایی به نیکی می ­دانستند که تمکین در برابر خواسته ­های روسیه پیامدهای ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک درازمدتی را برای این قاره در  پی خواهد داشت و هزینه ­های تمکین به‌مراتب بیش از جستجوی راه­ های جایگزین تأمین انرژی خواهد بود. این در حالی بود که روسیه و متحدان این کشور از این نکته غافل بودند که در اروپا رویکرد بر روی تأمین منافع بلندمدت استوار شده است. در این راستا به‌عنوان نمونه جمهوری اسلامی ایران با ارائه یک برآورد خوش‌بینانه به این نتیجه رسید که اتحادیه اروپا به سبب ضعف منابع انرژی و روند تولید گاز طبیعی در جهان با یک زمستان سرد روبه‌رو خواهد شد و این مسئله در  حوزه  ژئوپلیتیک انرژی در نهایت به  نفع ایران  تمام خواهد شد تا خواسته­ های خود را بر  اتحادیه اروپا  تحمیل نماید. مهم‌ترین ضعف تحلیل ایران از ژئوپلیتیک انرژی  اروپا این موارد بود:

(1) اتحادیه اروپا خود را در معرض ریسک­ های ژئوپلیتیک انرژی تحمیل شده از سوی روسیه می ­دید، به همین  علت از نظر استراتژیک به زیان اروپا بود که وارد یک معامله جدید با بازیگر جدیدی بشود که از متحدان سنتی روسیه است و ظرفیت ایجاد ریسک­ های ژئوپلیتیک جدید را دارا می ­باشد؛

(2) به علت ضعف زیرساخت ­های تبادل انرژی گازی در ایران و اروپا امکان آن وجود  ندارد که در یک فاصله یک‌ساله ایران به جبران کمبود انرژی  گاز  طبیعی اروپا بپردازد؛

(3) اتحادیه اروپا به دنبال  متنوع ساختن منابع انرژی و کاهش نقش صادرکنندگان انرژی خام در امنیت انرژی کشورهای عضو بود.

این محاسبات غلط روسیه و در ادامه ایران باعث گردید که دریچه فرصت ­ها به‌سرعت به روی روسیه و به‌تبع ایران بسته شود. اتحادیه اروپا با طراحی استراتژی عبور امن از زمستان

  • ذخایر انرژی فسیلی خود را تکمیل کرد؛
  • منابع جدید تأمین انرژی را یافت؛
  • روند مصرف انرژی را مدیریت نمود؛
  • زمینه را برای کاهش قیمت انرژی فراهم کرد.

مجموعه این عوامل باعث گردید که رویکرد روسیه برای استفاده از انرژی­ های خام به‌عنوان یک سلاح در برابر اتحادیه اروپا به شکست بینجامد و اتحادیه اروپا تقریباً برای یک مدت طولانی از خطر ریسک­ های ژئوپلیتیک انرژی تحمیل شده از سوی روسیه رهایی یابد و به‌این‌ترتیب در معادلات انرژی در برابر روسیه دست بالا را پیدا کند. هم‌زمان روسیه نه‌تنها به اهداف از پیش تعیین شده در حوزه ژئوپلیتیک انرژی دست نیافت، بلکه مهم‌ترین بازار انرژی خود را نیز از دست داد و در برابر رقبای خود در  موقعیت فرودست قرار گرفت. در این‌سوی میدان، همراهی پرخطر ایران با روسیه در راهبردهای انرژی هیچ آورده ژئوپلیتیک جدیدی برای ایران به همراه نداشت و هم‌زمان باعث گردید که فرایند احیای برجام با دشوارهای­ جدیدی روبه‌رو شود که حل‌وفصل آنها نیازمند چندین ماه زمان است.

شاید بتوان گفت مهم‌ترین درس نهفته در مناقشه اروپا و روسیه در حوزه ژئوپلیتیک انرژی این نکته بود که بازیگران هرگز نباید  طرف ­های مقابل را به‌عنوان یک بازیگر ایستا و دست‌وپابسته قلمداد کنند. بلکه باید به این نکته توجه داشته باشند که منطق تأمین منافع ملی حکم می­کند هر بازیگری در مقابل انتخاب­ های بازیگران دیگر دست به گزینش  اهداف و برنامه ­های جدید بزند تا به‌این‌ترتیب از میزان آسیب ­پذیری خود در برابر رقبا بکاهد. به نظر می ­رسد که روسیه در اتخاذ این رویکرد ژئوپلیتیک از ریسک­ های ژئوپلیتیک نهفته در استفاده از انرژی به‌عنوان سلاح آگاهی داشته است. اما در مقابل ایران یک‌بار دیگر به اتخاذ رویکردهایی پرداخته بود که کاملاً بر روی معادلات ایستا و بدون تغییر بنیاد یافته بودند و همین موضوع نیز در نهایت باعث گردید که منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در نتیجه مناقشه گازی روسیه و اتحادیه اروپا به‌شدت در  معرض خطر قرار گیرد و هم‌زمان هزینه­ های ژئواکونومیک گسترده ­ای بر ایران تحمیل شود که جبران آنها نیازمند صرف زمان و تلاش ­های دیپلماتیک گسترده ­ای است؛ بنابراین در اینجا باید بر روی این نکته تأکید کرد که وفاداری به دوستان هرگز نباید بهانه ­ای برای نادیده‌گرفتن شرایط بازی در محیط سیال سیاست بین ­الملل باشد، چرا که در غیر این صورت فرصت­ های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک می ­تواند به‌سرعت به منبعی برای ریسک­ های ژئوپلیتیک جدید تبدیل شود.

 

در این باره بیشتر بخوانید

اشتراک گذاری:

برچسب های نوشته

مقالات اخیر

نوسانات طلا

راهنمای معاملات در نوسانات طلا

اولین سؤال طبیعی که برای جامعه تجاری مطرح می‌شود این است که مبانی اقتصادی قانع‌کننده پشت معامله در نوسانات کالا چیست؟ نوسانات با نوسانات قیمتی

درخواست تماس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورکشاپ تخصصی

آموزش سواد مالی مدیران