این کشورها با استفاده از ثروت نفتی، منابع انرژی و جاهطلبیهای استراتژیک خود، به دنبال تبدیل شدن به مراکز جهانی توسعه هوش مصنوعی هستند.
سرمایهگذاری در هوش مصنوعی: این سه کشور با سرمایهگذاریهای کلان در هوش مصنوعی، از جمله برنامهریزی عربستان برای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری از طریق صندوق ثروت ملی،
از سرمایهگذاریهای شرکتهای بزرگ سیلیکون ولی و وال استریت مانند مایکروسافت، آمازون و گلدمن ساکس پیشی گرفتهاند.
اقدامات استراتژیک: در امارات، شرکت G42 با پشتیبانی مایکروسافت، مدل هوش مصنوعی جیس (Jais) را توسعه داده که رقیب مدلهای غربی مانند چتجیپیتی است. در عربستان، شرکت Alat با همکاری سافتبانک و دیگران روی توسعه تراشههای هوش مصنوعی کار میکند. قطر نیز از طریق صندوق ثروت ملی خود در زیرساختهای هوش مصنوعی سرمایهگذاری میکند تا اقتصادش را متنوع کند.
پیامدهای ژئوپلیتیکی: این کشورها با قرار گرفتن در موضع بیطرف در رقابت فناوری بین آمریکا و چین، بهعنوان جایگزینی برای توسعه هوش مصنوعی عمل میکنند. سرمایهگذاریهایشان زنجیره تأمین جهانی هوش مصنوعی را تغییر میدهد و مراکز داده عظیمی در امارات و عربستان ساخته میشود.
چالشها و ریسکها: توسعه هوش مصنوعی در خلیج فارس با موانعی مانند محدودیتهای نظارتی، نگرانیهای اخلاقی و کمبود نیروی متخصص مواجه است. وابستگی به فناوری غربی و خطر از دست دادن استعدادها نیز به عنوان چالش محسوب میشوند.
مزیت انرژی و زیرساخت: منابع انرژی ارزان و زمینهای وسیع در خلیج فارس، این منطقه را برای مراکز داده پرمصرف هوش مصنوعی ایدهآل کرده است. شهر آیندهنگر نئوم در عربستان نمونهای از این جاهطلبیهاست که با بودجه ۵۰۰ میلیارد دلاری برای پروژههای مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی شده است.
که قدرت مالی و چشمانداز استراتژیک خلیج فارس، این منطقه را به بازیگری کلیدی در صحنه جهانی هوش مصنوعی تبدیل کرده و ممکن است از مراکز سنتی فناوری پیشی بگیرد.